5 ژانویه 2021  
 سلیمان احمدی  

نقش سازمان کشورهای صادرکننده نفت در سیاست جهانی- بخش چهارم و پایانی

نقش سازمان کشورهای صادرکننده نفت در سیاست جهانی- بخش چهارم و پایانی

سلیمان احمدی

جایگاه کنونی اوپک در اقتصاد جهان
اوپک در پایان قرن بیستم و آغاز هزاره سوم
پس از جنگ نفت، آخرین دهه قرن بیستم برای اوپک با نوعی ثبات و انفعال توام بود. ایران، عراق و لیبی سه عضو مهم و معتبر اوپک، درگیر انواع فشارها و تحریم‌های آمریکا و غرب بوده و دیگر کشورهای خلیج فارس عضو اوپک، نیز ممنون و مدیون آمریکا بودند. تولید و قیمت نفت اوپک، با شیب ملایمی بالا می‌رفت و نوساناتی نیز داشت.
پس از اجلاس دوم کاراکاس، اوپک وارده سده بیست‌و‌یکم و آغاز هزاره سوم شده و پا به پنجمین دهه عمرش می‌گذاشت. این دوره با انفجار برج‌های دوقلوی سازمان تجارت جهانی در سپتامبر 2001 توام شد که بازتاب وسیع و عمیقی به‌جای گذاشت. در همان روز اول با تیرگی و ابهاماتی که در فضای سیاست و اقتصاد پدید آمد، قیمت نفت به بشکه 30 دلار صعود کرد و انتظار می‌رفت، شوک جدیدی در دنیای نفت پدید آید. اما از یک سو ذخایر استراتژیک به‌کار گرفته شد و از سوی دیگر اوپک اعلام کرد که آماده است تا مشکلات عرضه را سامان دهد. بدین ترتیب جو روانی حاکم بر بازار تسکین یافت و ثبات قیمت‌ها حاکم شد. این قبیل کارکرد¬های تسکین‌بخش و تعادل‌آفرین از دیدگاه ناظران نفتی – سیاسی جهان مخفی نیست و از دلایل بقا و دوام و اعتبار اوپک می‌باشد. آمریکا انگشت اتهام عملیات 11 سپتامبر 2001 را به‌سوی القاعده و طالبان گرفت و با دستاویز قراردادن حفظ امنیت و با عنوان کردن دکترین عملیات پیش‌دستانه، تنها چند ماه بعد به افغانستان حمله کرد و طالبان شکست خوردند. عکس‌العملی به این سرعت و وسعت کم‌سابقه بود. دو سال بعد در مارچ 2003 عراق نیز با مقدمه چینی‌هایی که از قبل صورت گرفته بود و به بهانه تولید سلاح‌های کشتار جمعی و حفظ امنیت منطقه‌ای و جهانی مورد حمله قرار گرفت و صدام و حزب بعث براندازی شدند. اکنون آمریکا حلقه نظامی سیاسی درین منطقه برپا کرده که در بعضی اوقات حدود 250000 نیروی نظامی‌اش در آن‌جا حاضر بوده‌اند. ناتو که علی‌رغم فروپاشی شوروی فلسفه وجودی‌اش را از دست داده بود با دستاویزهای مختلف نه تنها منحل نشد بلکه دنباله خود را در قفقاز، آسیای مرکزی و دریای خزر به پیش می‌برد. خزر که خود ظرفیت قابل توجهی از نفت و گاز دارد با افزودن آن به ظرفیت انرژی خلیج فارس، بیضی عظیمی شکل گرفته که بزرگترین ذخایر نفت و گاز را در خود دارد و نیروهای آمریکایی در گرداگرد آن حضور دارند. افزایش مصرف و تقاضای نفت و گاز جهان در چند دهه آینده عمدتا با این ذخایر قابل پاسخ‌گویی است، بنابرین قابل استنباط است که حضور و نفوذ درین منطقه ژئوپولیتیک و نفتی می‌تواند دو منظوره و حیاتی یعنی رویکرد استراتژیکی و رویکرد تاکتیکی باشد.
در رویکرد اول آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده و مصرف‌کننده نفت طبیعی جهان است که برای آینده امنیت انرژی خود بخواهد سهم تضمین شده‌ای از منابع انرژی این بیضی را داشته باشد.
اما در رویکرد دوم کنترل آمریکا بر منابع انرژی این بیضی، ابزار موثر و کارآمدی است برای بهره‌برداری از نیاز رقبای بزرگ آن کشور به این منابع و حفظ برتری آمریکا. این¬ها می‌تواند فرصت‌ها و تهدیدهای مهمی برای اعضای اوپک و کشورهای این بیضی باشد. (همان: 23-25).
روابط اوپک با سازمان‌های بین‌المللی
وزارت نفت (1398) آورده است که: «به علت هماهنگی کامل بین اصول و اهداف اوپک با سازمان ملل متحد (قطعنامه 6363 سال 1962) دبیرخانه اوپک دارای نمایندگی دایمی در جلسات ارگان‌های مختلف و سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد می‌باشد. همچنان با کانفرانس ملل متحد برای توسعه و تجارت (UNCTAD)، بانک جهانی (WB) و صندوق بین‌المللی پول (IMF) همکاری نزدیک دارد. اوپک به‌عنوان یک سازمان بین‌الدول با مسایل مربوط به کشورهای در حال توسعه و جامعه بین‌المللی در ارتباط است.
بدین ترتیب اوپک با توسعه مناسبات خود با کشورهای در حال رشد از یک سو و کشورهای توسعه یافته از سوی دیگر، در یک چارچوب بین‌المللی توانسته است در خدمت پیشبرد همکاری‌های بین‌المللی برای نیل به استندردهای بالای زندگی برای همه ملل قرار گیرد. به علاوه اوپک در جلسات دیگر سازمان‌های بین‌المللی از جمله در جلسات زیست محیطی سازمان ملل متحد (اجلاس متعاهدین تغییرات آب و هوا) و همچنین جلسات توسعه پایدار ملل متحد (WSSD) شرکت فعال دارد.»
نتیجه‌گیری و جمع‌بندی
بررسی تحلیلی – توصیفی روند شکل‌گیری سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) و بر شمردن دلایل سیاسی شکل‌گیری این سازمان، مرور اهداف و مقاصد آن، شرح کارنامه و عملکرد اوپک در نیم قرن عمر آن، حکایت از آن دارد که این سازمان ضمن آن که فراز و فرودهایی را در پنجاه سال گذشته تجربه کرده است، به‌عنوان یک سازمان موثر و تعیین‌کننده در مناسبات سیاسی – اقتصادی جهان و منطقه ابزار وجود کرده است و در آینده نیز نقش مهمی را به‌عهده خواهد داشت.
با آن‌که سازمان اوپک بنابر دلایل اقتصادی که همانا جلوگیری از رفتن حداکثری سود و درآمدهای نفتی به جیب شرکت‌های چندملیتی غربی هفت‌خواهران بوده است، در بعد دیگر قضیه خارج کردن منابع نفتی کشورهای نفت‌خیز از کنترل همه‌جانبه کشورهای غربی و شرکت‌های نفتی هفت‌خواهران، در معنای سیاسی آن خروج از زیر بار استثمار غرب به شمار می‌رود، زیرا کشورهای نفت‌خیز با آن‌که مالکیت منابع نفتی را داشتند اما عملا به سود کمی از درآمدهای نفتی خویش می‌رسیدند و حداکثر سود را شرکت‌های نفتی می‌بردند. مهم‌تر از همه این است که کشورهای مالک منابع نفتی هیچ نقش و سهمی در سیاست‌گذاری‌های نفتی، اکتشاف، استخراج، صادرات و قیمت‌گذاری در بحث نفت نداشتند و فقط سهمی را بر اساس میزان صادرات و قیمت تعیین شده از سوی شرکت‌ها به‌دست می‌آوردند.
تاسیس اوپک، مالکیت واقعی منابع نفتی‌ کشورهای عضو این سازمان را به آنان بازگردانید و این کشورها خود به سیاست‌گذاری در قبال آن پرداختند.
اوپک در جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب نقش موثری داشت، چون الجزایر، لیبی و عراق در بلوک شرق قرار داشتند و ایران، کویت و عربستان در بلوک غرب عضویت داشتند. شوروی با آن‌که خود کشوری صادرکننده نفت بود و به نوعی رقیب اوپک به حساب می‌آمد، اما از ظهور سازمانی از کشورهای جهان سوم که قادر بود برای غرب و آمریکا چالش و مسئله ایجاد کند راضی و خوشحال بود. آمریکا نیز اوپک را هم تهدید و هم فرصت حساب می‌کرد، کشورهایی چون ونزولا که در بلوک غرب بودند می‌توانستند فرصتی برای سد کردن نفوذ چپی‌ها و کمونیست‌ها به غرب باشند و اما تاثیرگذاری کشورهای جهان سوم بر مناسبات عرضه و تقاضای نفت در جهان برای غرب یک تهدید بزرگ به حساب می‌آمد.
در شوک اول نفتی و تحریم اسرائیل و کشورهای غربی حامی آن توسط اوپک، تاثیرگذاری عمیق این سازمان را نشان داد و از سوی دیگر ثروت هنگفتی را به سوی کشورهای عضو اوپک سرازیر کرد که در رشد اقتصادی و افزایش قدرت سیاسی آنان نقش عمده را بازی کرد.
تاسیس آژانس بین‌المللی انرژی توسط غرب در واکنش به سیاست‌ها و تاثیرگذاری‌های اوپک بوده است. این سازمان با توصیه تعبیه ذخایر استراتژیک به نوعی در پی مقابله با سیاست‌های اوپک می‌باشد.
انقلاب ایران شوک دوم نفتی را به جهان وارد کرد و باعث شد ذخایر استراتژیک نفت بیشتر از پیش اهمیت و گسترش یابند. نقش و تاثیرگذاری اوپک بر رویداد 11 سپتامبر 2001 و مدیریت بحران نفت و تنظیم بازار حکایت دیگری از تاثیرگذاری این سازمان بر سیاست و اقتصاد جهان است. افزایش حضور ناتو و امریکا در دریای خزر، خلیج فارس و قفقاز که ناحیه نفت خیز به حساب می‌آید، حکایت از توجه عمیق غرب به این نقطه و تلاش برای دردست‌گیری این منابع نفتی برای تامین امنیت انرژی غرب به حساب می‌آید. این امر تهدید و فرصت بالقوه‌ای برای اوپک خلق کرده است و عملکرد آینده این سازمان را در آینده اهمیت بیشتری بخشیده است.