6 ژانویه 2021  
 ستاگیدیا  

کج‌روی اجتماعی؛ عوامل و پیامدها

کج‌روی اجتماعی؛ عوامل و پیامدها

امان شادکام
کج‌روی اجتماعی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظار مشترک اعضای یک جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را ناپسند و نادرست می‌دانند (ستوده، ۱۳۸۰: ۳۱). انسان‌ها با توجه به اجتماعی بودن‌شان و زندگی‎ای که در جامعه دارند، ضرورت به رعایت یک سلسه هنجارها و پیروی از آن‎ها دارند. از این رو، آنان نباید قواعدی که خود برای داشتن جامعه‌ای عاری از بی‌نظمی وضع کرده‌اند را زیر پا بگذارند، زیرا زمانی که ناهنجاری‌ها و کج‌روی‌ها از حد بگذرند، کل جامعه متضرر خواهد شد. با این حال ممکن است برخی از هنجارها مورد نقد قرار گیرند و درست و یا نادرست خوانده شوند، اما در کل، زندگی در اجتماع و جامعه نیازمند آنست که اصول غیرقابل‌عدولی برای رفتارهای فردی و اجتماعی افراد وجود داشته باشد.
به یقین، هر جامعه‌ای از تمامی اعضای خود انتظار دارد که از ارزش‌ها و هنجارها تبعیت کنند، اما همواره عده‎ای پیدا می‎شوند که پاره‎ای از این ارزش‎ها و هنجارها را رعایت نمی‎کنند(همان، ۱۳۸۰: ۳۱). نادیده‌گیری هنجارها، باعث زنده شدن و یا اوج گرفتن کج‎روی‎های اجتماعی می‎شود. انسان‎های هنجارشکن، دچار نوعی خودفریفتگی و خودشیفتگی را می‌شوند و از قوانین وضع‎شده سر باز می‎زنند و باعث اختلال نظم جامعه می‌شوند؛ حتا ممکن است کج‌روی‎ها باعث شکل‎گیری انقلاب‌های عظیم گردند و یا مانع توسعه اجتماعی شده و در بدترین حالت، منجر به کلید خوردن جنگ‎های خونین شوند.
نظریه‌پردازان در رابطه به کج‌روی‎ها و انحرافات اجتماعی مباحث مختلفی ارایه کرده که هرکدام قابل تامل هستند. دوب، انحرافات اجتماعی را هرنوع وضعیت یا رفتاری می‎داند که در آن، اعضای قوی‎تر یک گروه اجتماعی به طور معقول تخلفی جدی را نسبت به ارزش‏ ‌ها یا معیارهای مهم خود مورد توجه قرار می‌دهند. آلبرت کوهن، رذالت، تقلب، خدعه، رفتار نادرست، جنایت، آبز‌یرکاهی، تمارض، گوش‎بری، فساد، خیانت، اختلاس، تبهکاری، بزهکاری و نظایر آن را انحراف می‎داند(همان).
جامعه شبیه جنگل است و امکان دارد که انواعی از حیوانات در یک جنگل زندگی کنند، همین‎طور احتمال دارد که آدم‎های خوب و بد در یک جامعه نفس بکشند. این چیزی است که صددرصدی وجود دارد و نمی‎توان آن را انکار کرد. به هر حال، همین تفاوت‎انگاری‏‌ها باعث زایش تضادهای جدی میان طبقات اجتماعی می‌شود و انسان‎ها را ازیک‌دیگر متمایز می‎سازد. بنابراین، طبقات اجتماعی و گروه‏‌های بالادست و فرودست عرض اندام می‎کنند. در این موقع شاید سرمایه‎داران بر فقرا و کارگران سلطه روا دارند و مردم غریب را تحت استعمار بگیرند. اگر به نظریه‌ کوهن مبنی بر این که تمام پدیده‎ها اگر از حد معمول خود بگذرند، در واقع به انحرافات تبدیل می‎شوند، توجه صورت گیرد، این موضوع آشکار می‎گردد که تقلب کردن و کارهای غیرانسانی دیگری مثل جنایت، دزدی، فساد، بزهکاری، تجاوز، رفتن زیر بار اعمال استثمارگرایانه سرمایه‎داران و… همه‌ انحرافات اجتماعی را به‌بار می‎آورند و انجام دادن این اعمال در قطار انحرافات قرار می‏‌گیرد. ظلم کردن و ضرر رساندن به کسی، در واقع عامل بسترسازی برای بروز انحرافات اجتماعی است و همین‌طور بزهکاری در ذات خود، از آدم‎ها سلب انسانیت می‎کند و سند بردگی‎شان را برای زورمندان به امضا می‎رساند. این‎ها مسائلی هستند که انحرافات اجتماعی را تشدید کرده و منجر به ایجاد شکاف‎های عمیقی در میان اعضای جامعه می‎گردند؛ چیزی که سرانجام به متلاشی شدن جامعه می‎انجامد.
باید به خاطر داشت که کج‌روی به معنای اطاعت از قوانینی که آزادی و حق زندگی را سلب کند، نیست، بلکه غرق نشدن در این‎گونه قوانین استثمارگر است. در مواردی قوانین هم آدم‎ها را تحت استعمار قرار می‎دهند و زندگی‎شان را با دشواری‌های بسیاری مواجه می‌سازند. مثل سرمایه‎داران، کارگران را به مورد بهره‎کشی قرار می‌دهند و به صورت افراطی از نیروی کار کارگران، سود می‎برند. ممکن است این امر با قوانینی گره خورده باشد که از سوی سرمایه‎داران و برای حفظ منافع آنان وضع شده باشند. در این صورت، کارگران نه تنها نباید از چنین قانونی پیروی کرده و مطابق به آن عمل کنند، بلکه باید برعلیه آن ایستادگی کنند. گه‎گاهی اطاعت کورکورانه از قوانین، باعث به‌وجودآمدن ازخودبیگانگی می‌شود، چنان‎چه امروزه کسانی ‌که در ارگان‎های مختلف کار می‎کنند، سعی دارند که از قوانین تخطی نکنند و حتا از مهارت‎ها، منافع و خانواده می‎گذرند تا قوانین را زیر پا نکرده باشند.
کج‌روی‌ها یک سلسله ملاک و معیار دارند که برای تشخیص آن‎ها به‌کار می‎رود، مانند ملاک آماری، اجتماعی و فردی. در ملاک آماری، بحث بر سر ارقام و تعداد است و از این طریق برای شناخت کج‌روی‎ها اقداماتی صورت داده می‎شوند، مثلا تحقیق امیل دورکیم در مورد میزان خودکشی. این تحقیق مشخص می‎کند که در یک سال به چه تعداد خودکشی صورت گرفته است. ملاک اجتماعی، برای شناسایی عملکردهای اجتماعی به‌کار می‎رود، چون انسان‎ها موجودات اجتماعی هستند و همین امر ایجاب می‏ کند که به فرهنگ و اعتقادات آنان احترام گذاشته شود. زمانی‌ که تخطی از ارزش‌های فرهنگی مورد پذیرش همه صورت گیرد، آن موقع آن‎چه انجام‌شده، انحراف اجتماعی به‌حساب خواهد آمد. ملاک فردی، مربوط به فرد می‌شود و تشخیص می‎دهد که او باید از چه ویژگی‎هایی برخوردار باشد یا چه خصوصیاتی دارد. این امر در مورد انسان‎های خودفریفته نیز صادق است و برعلاوه، آنانی که به اضطراب و افسردگی، وابستگی و ده‎ها بیماری دیگر دچار هستند را نیز شامل می‎شود(همان،۳۴).
کج‌روی‌ اجتماعی انواع مختلفی دارد که از جمله می‎توان به کج‎روی نخستین، دومین، کج‎روی فردی، کج‎روی گروهی، کج‎روی ناآگاهانه، کج‎روی آگاهانه، کج‎روی طبیعی و کج‎روی سازنده اشاره کرد. همین‎طور کج‎روی دارای عواملی است و به همین سبب جا دارد که به شناخت آن‎ها اقدام شود تا دریافته شود که کج‎روی‌ از چه عواملی متاثر است و چرا امروزه به مساله حادی در همه جوامع مبدل شده است. به عنوان پاسخ می‎توان از سه عامل نام برد؛ خانواده، مکتب و گروه هم‎سالان.
یکم؛ خانواده‎ها در زایش و تولد انحرافات و کج‎روی‎ها نقش به‎سزایی را بازی می‏‌کنند. زمانی ‌که خانواده مواظب کودک خود نباشد و به خواسته‎های ذهنی و فزیکی‎اش پاسخ متناسب ندهد، بدون شک زندگی آن کودک در زمان‎های مختلف با کج‎روی همراه خواهد بود.
دوم؛ مکتب در جامعه نقش مهمی در زمینه در آموزش‎و‌پروش کودکان دارد، زیرا این مکاتب هستند که چگونگی زندگی افراد جامعه را تعیین می‎کنند. بنابراین، مکتب جایی است که در آن، کودک مسیر خود را انتخاب می‎کند.
سوم؛ گروه هم‎سالان، هم در زمینه اکتساب ویژگی‎های مثبت به کودکان کمک می‎کند و هم می‎تواند منتج به رفتن آنان به بیراهه گردد. زمانی‌که گروه هم‎سالان، ناباب و جنایت‎کار و بزهکار بود، بدون شک کودک به طرف کج‎روی‎ها و انحرافات خواهد رفت.
با توجه به آن‌چه گفته شد، کج‎روی می‎تواند در هر مرحله از زندگی انسان‎ها بروز کند. از همین رو، خانواده‌ها و مسئولان نهادهای آموزشی باید به این مساله توجه بیشتری معطوف دارند و سعی کنند تا کودکان را به‌گونه‎ای تربیت کنند که احتمال گرفتار آمدن آنان به کج‎روی اجتماعی در آینده کاهش یابد، زیرا رفتاری که با کودکان در این دو نهاد صورت می‎گیرد، در تعیین رفتارهای آنان در آینده، نقش انکارناپذیری دارد.