قرار است دومین نشست پیرامون بحران سیاسی در افغانستان با میزبانی سازمان ملل متحد و اشتراک نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان برگزار گردد. این نشست به تاریخ ۲۸ دلو سال روان برای دو روز در دوحه پایتخت قطر برگزار میگردد.
به دنبال نخستین نشست دوحه که در ماه ثور و در غیبت نمایندگان حکومت سرپرست برگزار شده بود، به دلیل سخنرانی جنجالبرانگیزی که آمینه محمد معاون دبیرکل سازمان ملل متحد پیش از برگزاری نشست داشت و در آن از شامل بودن موضوع به رسمیت شناختهشدن ”طالبان“ در آجندای نشست سخن گفته بود، خبرساز شده و باعث اعمال تغییر در آجندای نشست گردید.
نشست پیش رو نیز از آن جهت اهمیت دارد و چشمها را به خود دوخته است که بدون دعوت از مخالفان، از حکومت سرپرست به منظور اشتراک در آن دعوت شده است. با وجود آنکه هنوز آجندای این نشست رسانهای نشده و از محتوای آن خبر دقیقی در دسترس نیست، اما موضوع دعوت از حکومت سرپرست، حکایت از آن دارد که سازمان ملل و جامعه جهانی بار دیگر به افغانستان و وضعیت بحرانی حاکم بر آن اهمیت قایل شده و با جدیت بیشتری به دنبال حل آن برآمدهاند.
حضور احتمالی نمایندگانی از جامعه مدنی و زنان افغانستانی درین نشست و عدم حضور احزاب سیاسی مخالف حکومت سرپرست، اهمیت این نشست را مضاعف میسازد.
گمانهزنیها این احتمال را بیشتر از پیش تقویت میکند که ممکن است سازمان ملل متحد و جامعه بینالمللی، به این نتیجه رسیده باشند که با توجه به اینکه موضع حکومت سرپرست در برابر احزاب سیاسی مخالف و عدم توافق آنان با هرنوع مذاکره و تفاهم با این گروهها، زمینه کاهش فاصلهها و نزدیک کردن مواضع طرفها را از میان برداشته است، بهتر آن است که احزاب سیاسی و گروههای مخالف حکومت سرپرست را حداقل برای مدتی از صحنه کنار بزنند و آنان را آگاهانه نادیده بگیرند، تا بتوانند گروههای دیگری از شهروندان افغانستانی را که ”طالبان“ حساسیت کمتری در برابر شان داشته باشد را وارد روند تصمیمگیری بر سر آینده افغانستان کرده و به نوعی زمینه را برای شکلدهی یک حکومت اشتراکی با حضور ”طالبان“ و سایر افغانستانیها هموار سازد.
چنین احتمالی اگر واقعیت داشته باشد که به دور از امکان هم نیست، میتواند خوشبینیهایی را در خصوص آینده افغانستان به میان آورد. حقیقت این است که افراد و رهبران سیاسیای که در طول دو دهه گذشته بر مرکب قدرت و سیاست در افغانستان سوار بودند، به هیچ صورت نتوانستند از آزمون حکومتداری موفق بیرون آیند و اعتماد شهروندان را بهدست آورند. بخش عمده و مهم فرورفتن افغانستان در بحران سیاسی کنونی که دمار از روزگار مردم در آورده است، در واقع ناشی از عملکرد ”ابلهان سیاسی“ افغانستان است که در هیچ صورتی نتوانستند به منافع ملی بیندیشند و با عبور از منافع شخصی و گروهی شان، راهی برای آینده روشن افغانستان بیابند.
بدین لحاظ، نشست دوحه از یکسو فرصت بسیار طلایی به شمار میرود. فرصتی که حکومت سرپرست با حضور در کنار سازمان ملل متحد و جهان، میتواند در جستوجوی دستیابی به راهی به منظور شکستن بحران سیاسی و حرکت در مسیر رقم زدن سرنوشت بهتری برای افغانستان و افغانستانیها باشد. پرواضح است که جهان با به آزمایش گرفتن راههای ممکن، در صورت ناکامی و شکست در عبور از بنبست فعلی، بیشتر از دو گزینه در اختیار ندارند. یا اینکه افغانستان را کاملا به فراموشی بسپارند و به حال خود رها کنند و یا گزینههای دیگری را برگزینند که ممکن است نوید خوبی برای افغانستان به حساب نیاید. درین صورت، فرصت مناسبی که بهدست آمده است، بدون تردید از دست خواهد رفت و تبدیل به تهدید جدی برای افغانستان خواهد شد. بنابرین، استفاده از هر فرصت و موقعی که پیش میآید، بایستی در اولویت نخست قرار گیرد تا راه نجات حاصل شود.
3 آگوست 2024