دومین نشست دوحه با محوریت افغانستان و بحران سیاسی که در آن جریان دارد، پس از کش و قوسهای فراوان و حاشیههای فربهی که بر سر افراد اشتراککننده و آجندایی که قرار بود روی آن بحث شود، برگزار شد و بدون آنکه نتیجه محسوسی به همراه داشته باشد بهپایان رسید.
آنچه از مباحث صورتگرفته در آن و گفتههای آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد میتوان نتیجه گرفت این است که بحران افغانستان پیچیدگیهای بیشماری دارد که حتی سازمان ملل متحد قادر نیست به سادگی و در کوتاهمدت بر آن فایق آید و راه حلی معقول و قابل قبول برای همه طرفهای دارای منافع بیابد.
گفته میشد بحث بر سر چگونگی گمارش نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور افغانستان که از مصوبات مهم قطعنامه شماره 2721 شورای امنیت میباشد، در صدر آجندای این نشست باشد و اشتراککنندگان با طرح مباحث جدی، به تصمیم نهایی درین باره دست یابند، اما دیده شد که هیچ پیشرفتی درین خصوص حاصل نگردید و حتی مواضع کشورهای اشتراککننده نیز درین خصوص نزدیکتر نشد تا بتوان به نشستهای آینده و نتایجی که ممکن است از آن بهدست آید امیدوار بود.
برایندی که ازین نشست و موضعگیری مقامات کشورهای اشتراککننده متصور است، نشان میدهد که اختلافات بینالمللی بر سر مسئله افغانستان به میزان بالایی وجود دارد و قطببندیهای جهانی بر سر چگونگی تعامل با افغانستان و حکومت سرپرستی که در حال حاضر قدرت را در اختیار دارد، به طور جداگانه در تلاشند تا از دریچه منافع خود شان با افغانستان برخورد کنند و نتیجه مورد نظر خود را بهدست آورند.
موضع روسیه و ایران درباره گزینش نماینده ویژه در امور افغانستان و حمایت از حکومت سرپرست، مبتنی بر عدم نیاز به گماشتهشدن چنین نمایندهای، دقیقا نقطه مقابل دیدگاه کشورهای غربی و آمریکا است که با این موضوع در توافق قرار دارند. در همین حال، عدم اشتراک نماینده روسیه در جلسه رو در رو با افرادی که توسط سازمان ملل به نمایندگی از جامعه مدنی افغانستان اشتراک داشتند با این توجیه که گزینش آنان سلیقهای و غیر شفاف بوده است و نیز در حمایت از موضع حکومت سرپرست درین خصوص، نقطه مهم اختلافی میان روسیه و تعدادی از کشورهای دخیل در قضیه افغانستان با غرب، آمریکا و سازمان به شمار میرود.
به نظر میرسد کشورهایی همانند روسیه، ایران، چین و … در یک توافق اعلامنشده، در پی این هستند که با گسترش روابط و تعاملات رسمی و غیر رسمی شان با حکومت سرپرست افغانستان، نفوذ و تاثیرگذاری شان در افغانستان را گسترش داده و به نحوی از انحا حکومتی متمایل با سیاستهای خود شان را شکل دهند. به این ترتیب، گمارش نماینده ویژه سازمان ملل که به زعم آنان از سوی غرب و آمریکا صورت میگیرد، ممکن است، روند را به گونهای به پیش ببرد که به سود این گروه از کشورها نباشد و شاید در نهایت منتج به گسترش نفوذ آمریکا در افغانستان شود؛ امری که تهدید و خطر بالقوهای برای منطقه و همسایههای افغانستان به حساب میرود و دایره امنیتی آنان را نازکتر میسازد.
بازیها و رقابتهای سیاسی قطبهای قدرت در جهان، اگر اینگونه به پیش برود، بدون تردید بر پیچیدگی اوضاع میافزاید و امکان رسیدن به توافق را با تعویق بیشتری روبرو میسازد. از سوی دیگر، عدم موجودیت روحیه همدیگرپذیری در میان افغانستانیها و تمایلی که به انحصار قدرت و نادیدهانگاری طرفهای دیگر در میان گروههای افغانستانی وجود دارد، این باور را قوت میبخشد که باید از شکلگیری حکومتی همهشمول و فراگیر که در آن مشارکت تمامی شهروندان افغانستان تضمین گردیده باشد، ناامید شد. زیرا اختلافات بینالمللی بر سر افغانستان و نبود احساس “افغانستان برای همه افغانستانیها” در میان افغانستانیها، دو عامل مهم و تعیینکنندهای هستند که در تبانی با همدیگر، راه برای به میان آمدن افغانستان باثبات و قدرتمند برای همیشه میبندد.
13 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
15 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
13 اکتبر 2024