تیتر نخست, روایت و یادداشت, زنان

انارپستان (2)

توسط - انارپستان (2)

ساکت نگاهش کردم و بی‌آن‌که جرعه‌ای بنوشم، با دست همه را کنار گذاشتم. نمی‌خواهم رشته‌ی افکارم را با نوشیدن و خوردن از هم بگسلم. آرام و بی‌حرکت شروع به سخن کرد. من راوی و نیز شنونده‌ی خود شدم. شنیدن سرگذشت زنی بیگانه ولی دوست، دیدن عکس زنی که دستش را روی پستان‌اش گذاشته، با آن‌چه که در من می‌گذرد بسیار تفاوت...

تیتر نخست, روایت و یادداشت, زنان

انار پستان (1)

توسط - انار پستان (1)

چندین روز است که با خودم درگیرم. خیلی مشکل است با خودم سر صحبت را باز کنم. باورم نمی‌شد که این قدر سخت‌گیر باشم و خود را نادیده بگیرم، در حالی که سال‌های سال است که خودم را می‌شناسم، با اخلاق و رفتارم آشنایم و می‌دانم که چه فکر می‌کنم.  (اندیشه‌ام به شأن زن چگونه باید باشد؟) اما در پاره‌ای از...