سومین نشست ویژه سازمان ملل متحد در خصوص افغانستان که قرار است در اواخر ماه جاری میلادی در دوحه پایتخت قطر برگزار گردد، بهشدت بحث برانگیز گردیده و توجه بیشتر محافل سیاسی، گروهها و حلقات سیاسی و اجتماعی را بهخود جلب کرده است.
نقطه عطف این اجلاس اما، بیشتر بر دو محور میچرخد؛ نخست اینکه اینبار هیئتی از سوی حکومت سرپرست افغانستان در آن اشتراک خواهد کرد و مهمتر از آن عدم دعوت از احزاب سیاسی و اعضای حکومت ساقطشده پیشین و نیز نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان است که حضور شان درین نشست منتفی است. بنابرین سازمان ملل متحد میزبانی این نشست را با اشتراک نمایندگانی از کشورهای جهان و منطقه و هیئت حکومت سرپرست انجام خواهد داد.
موضوعات یادشده، واکنشهای مثبت و منفی وسیعی را در داخل و خارج از کشور برانگیخته است. حضور نمایندگان حکومت سرپرست حکایت از آن دارد که خواستههای آنان برای اشتراک درین نشست، از سوی سازمان ملل متحد به شکلی برآورده شده و آنان اقناع شدهاند. این اقدام به این معنی است که جامعه جهانی در تداوم سیاستهای قبلی شان، در پی تعامل بیشتر با حکومت سرپرست هستند و به همین دلیل، با کنار زدن سایر طرفهای دارای موضع در مسایل افغانستان، در نظر دارند به گونه مستقیم و رو در رو با هیئت اعزامی از داخل افغانستان وارد مذاکره شوند تا به سطح بالاتری از تعامل و روابط دست یابند.
این امر با آنکه از امکان دور نیست و عدهای را نگران تداوم تک گروهی و در نتیجه به رسمیت شناختهشدن آن کرده است، اما در سوی دیگر قضیه ممکن است پیامدهای مثبت و سازندهای نیز برای افغانستان به دنبال داشته باشد.
با توجه به اینکه تداوم جنگ به نفع افغانستان نیست و بربادی بیشتری را به همراه میآورد و تغییر نظام با جنگ و خشونت و روی کار آوردن نظام تحمیلی با اهرم فشار خارجی، هرگز نتیجه دلخواه را ببار نخواهد آورد، گسترش روابط و تعامل منطقی و سازنده حکومت سرپرست با جهان با رعایت شرایطی، آینده روشنی را برای افغانستان رقم خواهد زد.
در همین حال، حتی اگر جامعه جهانی میزان تعامل و روابط خویش با حکومت سرپرست افغانستان را به بالاترین حد ممکن هم برساند، به تنهایی قادر نخواهد بود تا ثبات آینده افغانستان را تضمین نموده و مانع افزایش جنگ و خشونت گردد. زیرا با درنظرداشت تجارب تلخ تاریخی، درمییابیم که افغانستان بیشتر به تعامل و ثبات داخلی نیاز دارد. نیاز اساسی افغانستان در حال حاضر این است که مشروعیت ملی حکومت سرپرست افزایش یابد و تمامی ساکنین این سرزمین در روندهای ملی سهیم گردند.
یکی از مهمترین عناصری که میتواند حکومت کنونی را در رسیدن به ثبات فراگیر یاری برساند، تامین و تضمین مشارکت همگانی در بدنه حکومت است. منطقی است اگر بگوییم مقامات حکومت فاسد پیشین و سیاستمداران ناشایسته گذشته که در آزمون ملت افغانستان ناکام گردیده و جایگاهی در میان مردم ندارند، حق مشارکت در قدرت و سیاست افغانستان را از دست داده و برای مردم افغانستان قابل پذیرش نیستند، اما بدون تردید اقشار مختلف مردم افغانستان، نخبهها و متخصصین فراوانی دارند که میتوانند در لایههای بلند حکومت و حکومتداری کار کنند. افزایش میزان مشارکت سیاسی تمام شهروندان افغانستان، بدون شک، در بالا رفتن میزان مشروعیت داخلی حکومت کنونی نقش عمدهای را بازی خواهد کرد.
بیم و نگرانی دیگری که ممکن است تعداد زیادی از شهروندان کشور با آن درگیر باشند، این است که سازمان ملل و کشورهای غربی که در حقیقت دیکتهکننده مسایل به این نهاد بینالمللی هستند، منافع مردم افغانستان را به فراموشی بسپارند و فقط به دنبال تامین منافع خود و دریافت تضمینهای امنیتی باشند. شکی وجود ندارد که وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ افغانستان و بحران گرسنگی که در حال حاضر افغانستان با آن روبروست، هیچ اهمیتی برای کشورهای دیگر ندارند. آنچه اهمیت دارد منافع ملی آنان است که در صورت محقق شدن، مسایل دیگر را به کنارهها و حاشیه میبرند و چیزی به شعار میانتهی از آن باقی نمیماند.
به هر صورت، امیدواری وجود دارد که نشست سوم دوحه بتواند، ارمغانآور رقمخوردن روزهای روشن برای افغانستان باشد تا وضعیت کنونی این کشور از هر لحاظ، به سوی بهبود به در حرکت بیفتد.
13 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
15 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
13 اکتبر 2024