2 ژوئن 2020  
 ستاگیدیا  

ازخودبیگانگی- بخش سوم و پایانی

ازخودبیگانگی- بخش سوم  و پایانی

محمدزمان سیرت، دانش‌آموخته فلسفه و جامعه‌شناسی

دکتر علی شریعتی

دکتر شریعتی یکی از جامعه‌شناسان ایرانی است که در برابر ازخودبیگانگی دینی که در جامعه آن‌روز ایران ایجاد شده بود و سنت ‌خرافی که برچسپ دینی می‌زد، مبارزه می‌کرد. چون، دین‌مداران آن‌روز ایران که آگاهی کاملی اژ مسائل دینی نداشتند، به تبلیغ تصویر نادرستی از دین می‌پرداختند. شریعتی همواره این موضوع را مورد نقد و بررسی قرار می‌داد. شریعتی بیان می‌کرد که هرگاه دینی به درد دنیای تو نخورد و همه‌چیزش برای فکر کردن به آخرت باشد، این نوعی از بیگانگی از دین است. قرآن کتابی است برای رهنمایی بشر ولی انسان‌های ازخودبیگانه و از دین بیگانه آن ‌را برای سحر و جادو استفاده می‌کنند و برای سلامتی بدن ویا برای دوری از آفات و بلیات جهت مصئون ماندن خانه‌های خود چند جمله از آن ‌را «پف» می‌کنند، اما برای یافتن مسیر درست زندگی از آن هیچ استفاده‌ای نمی‌نمایند. همچنان برای تصمیم‌گیری در زندگی، از قرآن فقط در حد استخاره استفاده می‌کنند و باورمند به این  هستند که این کتاب به درد هیچ چیز دیگری نمی‌خورد، در حالی که همه‌ این‌ها چرندیاتی بیش نیستند. خواهر و برادر! این فقط برداشت پوچ و بی‌مایه است که خودت بر آن عقیده داری درحالی‌ که قرآن کتابی است که برای رهنمایی بشر فرستاده شده و به درد هر دو دنیا می‌خورد، اما تو استفاده از قرآن را نفهمیده‌ای. آنان که برداشت غلط از قرآن و دین دارند، دین را نشناخته‌اند و از آن بیگانه‌اند(شریعتی،1377).

محسن قرائتی

از نظر قرائتی، کسانی که به دین اعتقاد ندارند، مانند مادیون ناگزیرند تحلیل و توجیهی برای دین و علت پیدایش آن ارائه نمایند. برخی تحلیل‌ها و توجیهات آن‌ها جنبه روانی و برخی جنبه اقتصادی دارند که همه آن‌ها از واقعیت دور بوده و این توجیهات گاها از نظر انسان‌هایی که بیشتر به دنبال سنت‌های گذشته می‌باشند و آگاهی کاملی از دین ندارد این‌گونه توجیهات را واقعیت دینی دانسته و به آن‌ها جنبه عملی می‌پوشانند. به‌طور نمونه مادی‌گراها ادعا دارند که یکی از دلایل گرایش‌ مردم به دین و خدا فقر است و در توضیح آن می‌گویند: سرمایه‌داران چون می‌خواستند حق فقرا و کارگران را غصب نمایند کانالی به نام دین ساختند تا از طریق آن فقرا را استثمار نمایند. به گفته باور این گروه، دنیا ارزش ندارد صبر و تحمل داشته باشید، زیرا خدا صابرین را دوست دارد. برای همین با فقر و بیچارگی بسازید و هرگز دست به شورش و انقلاب نزنید، زیرا آنچه اهمیت دارد آخرت است. در جای دیگر آنانی که باعقل مخالف‌اند بیان می‌کنند که ریشه ایمان به خدا جهل است. آنان عقیده دارند که انسان‌ها دلیل مسائل و حوادثی پیش می‌آیند را نمی‌دانستند و از تفسیر علمی آن عاجز می‌شدند. به همین سبب، پیش خود خدا و قدرتی فراانسانی را فرض می‌کردند و می‌گفتند که این کار خدا است. همین‌طور، مسائل و باورهای دیگری که آدم‌ها را از اصل‌شان دور می‌کنند و از طریق تبلیغ شدن در میان جامعه، شکل و صورت واقعی به خود می‌گیرند، باعث از خودبیگانگی دینی می‌گردند (قرائتی،1385 ).

ازخودبیگانگی، رسانه‌ها و بحران هویت

از میان پدیده‌ها و بحران‌های هویت فرهنگی که در سده‌های اخیر گسترش فزاینده یافته است، رسانه‌های همگانی‌اند. رسانه‌ها همان‌گونه که نقش اساسی در گسترش روابط اجتماعی و رشد فرهنگی و اطلاع رسانی داشته و دارند، کم‌وبیش نقشی در گسست و بحران فرهنگی دارند، چون اغلب رسانه‌ها به‌ویژه تلویزیون و اینترنت هویت غیردینی دارند و با دین و معنویت میانه خوبی ندارند که هیچ، حتا گاهی برعلیه آن فعالیت می‌کنند. کارشناسان فرهنگی درباره قدرت تخریبی رسانه‌ها گفته‌اند: میزان تلفات و قربانیان رسانه‌ای در مقایسه با جنگ نظامی افزون‌تر می‌شود. به عباره دیگر گلوله‌های رسانه‌ها ده برابر مرگ‌بارتر از سلاح‌های جنگی است. از همین جهت کسانی که رسانه‌ها را در اختیار دارند گویا دنیا را در اختیار دارند.

رسانه‌ها به شمول رادیو و تلویزیون نه تنها مردم را سرگرم می‌کنند، بلکه به آنان می‌گویند: چگونه رفتار کنند و به چه چیزی بیندیشند. اغلب رسانه‌ها در افغانستان چون از خارج تغذیه فکری و اقتصادی می‌شوند و مدیران و گردانندگان آن‌ها از عمق تفکر و فرهنگ دینی بهره کافی ندارند، با پخش سریال‌ها، فیلم‌ها و سخنرانی‌ها آن‌هم به‌شکل نسنجیده، ضربه هولناک فکری و فرهنگی به این کشور وارد ساخته‌اند.

نتیجه

ازخودبیگانگی در سطوح مختلف قابل تعریف است و تاکنون اندیشمندان مختلفی به این موضوع پرداخته‌اند. در افغانستان ازخودبیگانگی دینی کاملا مشهود است و سبب بحران هویت فردی، گروهی و اجتماعی شده است.