گزارش‌ها می‌رسانند که سه تن از اعضای گروه تروریستی داعش که در حمله تروریستی تابستان گذشته در بامیان نیز دخیل بوده‎‌اند، دست‌گیر شده‌اند.

در نوار تصویری که به نشر رسیده است، از این سه عضو داعش به نام‌های محمدهارون فرزند حسن، عبدالکبیر فرزند محمد نظیر و رسول فرزند دلاور یاد می‌شود که دو تن آنان شهروندان افغانستان و فرد سوم تبعه تاجیکستان می‌باشند.

این افراد که از سوی نیروهای استخبارات کشور بازداشت شده‌اند، در اعترافات خویش به نقش داشتن در چندین عملیات تروریستی اشاره کرده‌اند.

محمدهارون که اسم مستعار وی ابوزید می‌باشد، در اعترافات خویش به حمله تروریستی بر گردش‌گران خارجی در بامیان اشاره نموده و می‌گوید: “من در بخش انتقالات نیز کار کرده‌ام. در حمله‌ای که در بامیان صورت گرفت، اسلحه را در موتر خودم از کابل به بامیان منتقل کردم.” او همچنان از نقش خویش در حمله تروریستی بر یک باشگاه ورزشی در غرب کابل نیز پرده برداشته و می‌گوید که انتقال محموله‌ای که در آن مواد انفجار جاسازی شده بود، کار او بوده است.

او همچنان به دست داشتن به حمله بر کارمندان “ریاست عمومی فرامین و تعقیب” اعتراف نموده و می‌گوید که چهار بار بر اداره یادشده ترصد کرده و پس از ثبت ویدیوهای معلوماتی و ارسال آن به مراجع مربوط، یک مهاجم انتحاری بنام ابومصعب را به ساحه برده و سپس واسکت انتحاری به او سپرده است. به گفته او ابومصعب حمله انتحاری را در زمان رخصتی کارمندان ریاست عمومی فرامین و تعقیب انجام داده است.

حمله بر کارمندان ریاست عمومی زندان‌ها، رویداد دیگری است که هارون به انجام آن اعتراف می‌کند. او می‌گوید که کارمندان نهاد یادشده را به مدت چهار روز زیر تعقیب داشته تا آنکه توسط یک عراده کراچی بر موتر آنان حمله کرده است. او تاکید می‌کند که درین حمله، دکمه ریموت به منظور انفجار بمب را فشار داده است.

محمدهارون در بخش دیگر از اعترافاتش به برنامه حمله بر یک مدرسه دینی در کابل نیز می‌پردازد و می‌افزاید که برای انجام این حمله یک تبعه تاجیکستانی برای آنان معرفی شده بود که با وجود جابجایی مواد انفجاری در کفش‌های شخص مذکور، او افشا و دستگیر گردید.

عبدالکبیر عضو دیگر گروه داعش که اسم مستعار اسامه را برای خویش برگزیده است، می‌پذیرد که از شش سال پیش عضویت داعش را داشته است. او می‌گوید که در زمان نظام جمهوریت در زندان بوده و پس از سقوط جمهوریت و رهایی از زندان، دوباره به این گروه پیوسته است. او اعتراف می‌کند که مدتی قبل از طرف گروه داعش به پاکستان دعوت شده و تعلیمات عقیدتی، دینی، نظام و حرفه‌ای را در منطقه مسکورات با شخصی بنام ابومصعب فرا گرفته است.

عبدالکبیر نیز انجام حمله انتحاری در برابر ریاست فرامین و تعقیب توسط ابومصعب را یادآوری می‌کند و می‌افزاید که او نیز از بلوچستان پاکستان به شهر کابل اعزام شده است.

رسول با اسم مستعار عثمان، عضو دیگر داعش و شهروند تاجیکستان است که از یک و نیم سال پیش بدینسو عضویت این گروه را دارد. او در اعترافاتش گفته است که به مدت یک ماه و نیم، در پاکستان مصروف فراگیری آموزش‌های دینی بوده و بعد از آن به افغانستان فرستاده شده و در شهر کابل در منزل فردی بنام هارون در انتظار قرار داشته است.

پس از شکل‌گیری گروه داعش در عراق و سوریه، این گروه به بخش‌های از افغانستان و پاکستان نیز نفوذ کرده و به سربازگیری پرداخته بود، اما در اواخر نظام جمهوریت، پس از شکست در عراق و سوریه، در افغانستان زوال را تجربه کرد. با این وجود، ذبیح‌الله مجاهد سخن‌گوی حکومت سرپرست نیز در اعلامیه‌ای از آموزش نیروهای داعش در پاکستان سخن گفته بود.