نقش معارف در پیریزی گفتمان انتقادی در زمینه توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک امر مهم به حساب می آید و تنها راه عبور از وضعیتی که در اثر چندین سال جنگ و ناامنی و دخالتهای بیرونی و عوامل داخلی به وجود آمده است، محسوب میشود. مقاله حاضر، نقش و اهمیت معارف را در فرایند توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد برسی قرار داده است. سوال اساسی تحقیق این است که نقش و اهمیت گفتمان انتقادی در مستحکم ساختن جایگاه نظام آموزشی از چه اهمیتی برخوردار میباشد؟
از آنجایی که، توسعه و رشد کشور وابسته به تعالی در آموزش و پرورش است و بدون توجه به تحول در نظام آموزش و پرورش نمیتوان به توسعه و رفاه همگانی دست یافت، آموزش رکن مهمی در پیشرفت و تعالی به شمار میرود. خوشبختانه در کشور ما منابع غنی نیز وجود دارند که با علم و دانش میتوان از آنها استفاده کرد و به توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز دست یافت. افرادی که تخصص کافی برای اداره کشور دارند، میتوانند ما را به رشد برسانند و نظام آموزشی در تربیت آنها نقش مهمی دارد. بنابراین، پایه کار در آموزش و پرورش است و میتواند افراد را به رشد عقلانی برساند. در این میان مدرکگرایی و مدرکمحوری نمیتواند موجب جهشهای علمی شود. امروز جهشهای علمی مرهون سطح بالای اطلاعات است.
نابترین فرصت در جهت کسب علم و دانش، دوران نوجوانی و جوانی است و باید در حوزه علم، معرفت و اخلاق از دوران جوانی در این زمینه اقدام کرد. نوجوانان و جوانان نخبه، افتخار کشور هستند و سعادت جوانها و نسل جوان، آرزوی هر فرد افغانستانی است. این دیدگاه در راستای رشد و تعالی کشور و رسیدن به رفاه همگانی، عدالت و آزادیهای فردی یک اصل به حساب میرود.
تعليم و تربيت از جمله دغدغههای مشترك جوامع انسانی است. كشورها و ملتها براساس طرز تفكر و مكتب فلسفی و سياسی خود، مقاصد تعلیمی و تربيتی خود را تعريف میكنند و اين در سبك و روش به بروز تفاوت در اهداف تربيتی میانجامد. برای شروع هركاری بايد مقاصد و اهداف آن عمل معين و روشن باشند تا برای تحقق آرمانهای مورد نظر، از بهترين روشها و وسايل استفاده گردد.
آموزش و پرورش نيز چنين است. برای اين كه معلم و مربی تعليم و تربيت را آغاز نمايد، در ابتدا شايسته است هدف از تعليم و تربيت برای او مشخص باشد و بداند كه چگونه انسانها را تربيت كند. در اين صورت چه تغييراتی بايد حاصل گردد تا با طرحريزی و تعیین روش، وارد عمل گردد.
مقصد و هدف، انسانها را برای نيل به آرمانها به تكاپو و تلاش وادار میسازد و محرك و مشوق بشر در فعاليت و راهنمای او در انتخاب مسير و حركت می باشد. پس اقدام بدون غرض خاص به نتيجه نخواهد رسيد و تعيين هدف، انسان را در انتخاب جهت حركت و شناخت روش رسيدن به مقصود ياری مینمايد. از این رو، نخستين ضرورت، توجه به اهداف آموزش و پرورش است. اما متاسفانه نهادهای تشکیلدهنده ساختار نظام در کشور ما با چالشهای گوناگون مواجه میباشند. برجستهترین و چالشزاترین موضوع سوءبرداشتها و یا به عبارت بهتر کجفهمیهای طلاب و روحانیون حوزههای علمیه از فراگیری علم و دانش دختران در مکاتب و دانشگاهها میباشد. راه حل این نوع چالشها و برونرفت از چنین وضعیتی، همانا گفتمانهای انتقادی میباشد. این نوع گفتمانها راه را برای آموزش دختران و زنان باز مینمایند. در نتیجه در اثر گفتمانهای مبتنی بر مسائل مربوط به زنان و دختران، آنان میتوانند از حقق انسانی و اسلامی خود که همانا فراگیری علم و دانش میباشد برخوردار گردند. با این حال، متاسفانه در اکثر ولایات کشور مولوی صاحبان و روحانیون، با آموزش دختران سر ستیز و مخالفت دارند. برای مثال: در ولسوالیهای کهمرد و سیغان ولایت بامیان دختران اجازه دارند که فقط تا صنف ششم درس بخوانند و بیشتر از آن را اجازه ندارند. این نوع سوءبرداشتهای ناپسند از سوی ملاامامان مساجد برای مردم القا میگردد. جهت از میان برداشتن این برداشتهای نادرست، ما نیاز به گفتمان انتقادی داریم و در نبود آن در نظام آموزشی، نمیتوان به اهداف اساسی که همانا رشد و توسعه میباشد، رسید. با گفتمان انتقادی، راه بروی تحقیق و تحلیل در مورد چالشهای موجود در سکتور معارف و نهادهای آموزشی فراهم میگردد. همچنان راه انتقاد مثبت را برای اقشار مختلف جامعه باز مینماید.
«تفکر انتقادی» یکی از ویژگیهای اساسی عصر جدید است و به شیوهای از اندیشیدن اشاره میکند که دستکم سه بعد مهم از زندگی یعنی افکار، افعال و اخلاق را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف انتقاد، یافتن عیوب است و تفکر انتقادی شیوهای از اندیشهورزی دربارهی مسائل پیرامون است برای یافتن ناکارآمدیها. آگاهی از جامعه، ایجاد زمینه برای پیشرفت و نوآوری، خوداصلاحی نظام سیاسی و تداوم ثبات سیاسی، از جمله کارکردهای تفکر انتقادی در عرصهی سیاست محسوب میشوند. از آنجا که هیچ رویکرد انتقادی نمیتواند فارغ از معیار باشد، این نوشتار با روش تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به سه سنجهی تعلیم و تربیت انتقادی، اخلاق و عقل، تأثیرات فکر انتقادی را در راستای توسعه دانش سیاسی از طریق نظام آموزش و پرورش بررسی میکند.
از دیدگاه پروفیسور مایکل آلن گلسپی، گفتگوی انتقادی، منجر به رفاه و پیشرفت جوامع میشود. او به عنوان استاد دانشگاه دوک آمریکا معتقد است که رفاه و پیشرفت در جامعه از رهگذر گفتگوی انتقادی شکل میگیرد و جوامعی که فاقد زمینههای گفتمان انتقادی هستند، موفق به تامین به رفاه عمومی نشدهاند. پروفیسور مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی در خصوص لزوم گفتمان و گفتگوی انتقادی در جوامع در عصر حاضر میگوید: «جوامع در دنیای امروز نیاز دارند که فضای بحث و گفتگو در آن وجود داشته باشد. در واقع وجود گفتمان در یک جامعه باعث میشود تا آن جامعه رقابتی شود.» ایشان همچنان اظهار میدارد، در واقع از رهگذر وجود گفتمان در یک جامعه است که اقتصاد، تولید، سازندگی، توسعه، همکاری و هماهنگی میان اجزای مختلف یک جامعه شکل میگیرند. وجود گفتمان به معنای گفتگوی انتقادی در یک جامعه، باعث میشود تا آنچه که در شمار سنتهای دگم و اشتباه هستند مورد نقادی قرار گیرند و در چنین فضایی آن سنتهایی که بتوانند جواب انتقاد را بدهند پابرجا میمانند. وی تأکید میکند: «برای نمونه در کشوری چون کره شمالی شاهد هستیم که مردم اگرچه زنده هستند و در حال زندگی هستند ولی کیفیت زندگی آنها بالا نیست. اینها در طول زمان عادتهایی از محدود کردن گفتمان در عرصه عمومی را گسترش دادهاند اما این منجر به یک زندگی مناسب و خوب برای مردمشان نشده است.»
مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه دوک آمریکا است. حوزههای تخصصی او فلسفه سیاسی، فلسفه قارهای مدرن و تاریخ فلسفه سیاسی است. وی همچنین در حوزههای نظریههای سیاسی، ایدهآلیسم آلمانی و اگزیستانسیالیسم صاحبنظر است. گلسپی صاحب آثار و کتابهای بسیاری در حوزه فلسفه و اندیشه سیاسی است. «هگل»، «هایدگر»، «بنیان تاریخ» و «نیهیلیسم قبل از نیچه» از جمله کتابهای او هستند.
تعلیم و تربیت نه تنها باید به مثابه بهوجودآورندهی دانش به حساب آید شود، بلکه باید بهوجودآورندهی فاعلان سیاسی نیز باشد. تعلیم و تربیت باید انتقادی باشد. تعلیم وتربیت انتقادی به جای دگرگون کردن زبان سیاست باید آموزش عمومی را با ضروریات دموکراسی انتقادی پیوند دهد. تعلیم و تربیت انتقادی باید با فلسفهی عمومی که وقف اعادهی رسالت اولیه مکاتب است پربار شود؛ یعنی، مکاتب باید به مکانهای تعلیم و تربیت انتقادی، در خدمت آفریدن قلمرو عمومی از شهروندانی باشد که قادر به اعمال قدرت بر زندگی خودشان و به ویژه تحصیل دانش هستند.
24 آگوست 2024
22 آگوست 2024
18 آگوست 2024
24 آگوست 2024