محمدامان ناجی
شهر و شهروند از مهمترین مفاهیمیاند که در طول قرون متمادی راههای پر فراز و نشیبی را پیمودهاند و روندی تکاملی خود را طی کردهاند. این مساله همواره در میان دولتمردان، متفکران و نظریهپردازان علوم انسانی مورد بحث و گفتوگو بوده است و هر کسی مطابق به تفکر خود، از شهر و شهروند تعریفی را ارائه کرده است.
حکومتها در همه کشورها، مطابق به قوانینی که وضع کردهاند، برای شهروندان خود احترامی را قایل بوده و حقوقی را برای آنها به عنوان شهروندان در نظر میگیرند و به رعایت آن پابند میمانند. با تاسف اما مساله شهر و شهروند در افغانستان تا کنون کاملا بیمعنا و مفهوم هستند، زیرا کسی نیست تا به این مهم، توجه کند. از همین رو آنچه که در مورد شهر و شهروند وجود دارد مراعات نمیشود و همیشه حقوق شهروندی شهروندان توسط افراد صاحب قدرت بهویژه دولتمردان پامال میشوند.
در افغانستان، هرچند نزدیک به دو دهه از استقرار نظام دموکراسی میگذرد، اما اوضاع بهگونه ای است که اگر کسی در مقابل ظلم و تعدی سردمداران حکومت، صدای عدالتخواهی بلند کند، حکومت در تبانی با دیگر نهادها، دست به دسیسهسازی میزند و به نحوی پرچمبرداران جریانهای معترض حقطلب و عدالتخواه را سرکوب میکند، چنانچه با چندین تن از فعالین مدنی در ولایت بامیان که همواره برای دفاع از حقوق مردم و جلوگیری از تضییع بیشتر آن در میدانهای دادخواهی حضور داشتند، چنین برخوردی صورت گرفت. با این حال، نباید فراموش کرد که صدای عدالتخواهی هرگز خفه نمیشود، زیرا اگر صدای این نسل از آنان گرفته شود و فریادشان نادیده گرفته شود، نسلهای بعدی قویتر از نسل گذشته پا به میدان حقخواهی و عدالتطلبی خواهد گذاشت، چنانچه تجربه ثابت کرده است که مبارزه برای حقوق شهروندی برابر، همواره و در همهجای دنیا، سرانجام به پیروزی منجر شده است.
این درحالی است که شهرنشینی و مدنیت برای بعضیها بسیار پرمعنا و پرمحتوا هستند، اما در مقابل، بعضیها آن را پرخاشگری میدانند و فکر میکنند که پذیرش و جا افتادن این مفاهیم و مسائل مرتبط به آنها، بروز یک سری چالشها برای تامین منافعشان را در پی خواهد داشت. همانگونه که از دید اداره محلی بامیان که فعالان مدنی خواستار حقوق برابر شهروندی برای شهروندان بامیان با سایر ساکنان کشور، «شورشی» و «آشوبگر» هستند. با این وجود این پرسشها به میان میآیند که آیا مقامهای حکومتی افغانستان تا کنون با خود فکر کردهاند که تا چه میزانی برای تحقق خواستهای مردم کوشیده اند؟ تا چه حدی توانستهاند در زمینه نهادینهسازی ارزشهای مدنی و رعایت حقوق شهروندی مطابق به قوانین کشور موفق عمل کنند؟ اصلا آنان از قوانینی که در این باره وضع شدهاند، چیزی میدانند و از آنها پیروی میکنند یا خیر؟
اگر به مفاهیم شهر، شهرنشینی و مدنیت دقت و توجه شود، دیده میشود که نوعی پیشرفتهتر ا زندگی اجتماعی است. این نوع از زندگی اما همواره با محدودیتهای اجتماعی زیادی بهویژه از جانب حکومت مواجه بوده و هست؛ زیرا این گروههای مدنی بودهاند که همواره در دفاع از حقوق مردم در مقابل حکومتها ایستاده و آنها را در عرصههای مختلف به چالش کشیدهاند. از همین رو، این گروهها همیشه مورد تنفر و غصب حکومت بوده و در معرض توطئهچینیها و دسیسهسازی آن قرار داشته و دارند. در طرف دیگر، گروهی که برای تطبیق و رایج کردن فرهنگ شهر نشینی، در یک جامعه نقش فعال و برازندهای را بازی میکند، رسانههای همگانی است. به همین سبب است که رسانههای افغانستان و رسانهگران بامیان به عنوان جزئی از آنها، همواره تحت فشار و مورد تهدید مقامهای حکومتی بودهاند، تا جایی که برخی از آنها در مورادی مورد اهانت و لتکوب قرار گرفته و حتا به زندان افکنده شدهاند.
بنابراین میتوان گفت که شهروندی و حقوق شهروندی هنوز موضوعاتی ناشناختانهای برای افغانستانیها بهخصوص حکومتیان آن است. برای حل این مشکل، حکومت باید خود پیشتر از همه به قوانینی که در حمایت از حقوق شهروندی وضع شده است، عمل کند و بهجای آنکه مطالبهگران حقوق شهروندی را «آشوبگر و شورشی» بخواند، از آنان برای تقویت بنیههای مدنی جامعه حمایت کند. در غیر آن، نه تنها رفتار مدنی و مبتنی بر قانون در جامعه تضعیف خواهد شد که باعث خواهد شد تا مردم برای تحقق مطالبات خود، به ابزارهای غیرمدنی دست برند.
13 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
15 اکتبر 2024
19 اکتبر 2024
13 اکتبر 2024