تداوم نشستهای دوحه با میزبانی سازمان ملل متحد و به خصوص نشست سوم که قرار است در اواخر ماه جاری میلادی برگزار گردد، رهبران احزاب سیاسی و مقامات حکومت ساقطشده پیشین را بیشتر از پیش با نگرانی و دستپاچگی مفرط روبرو ساخته است. این اضطراب و نگرانی از آنجا نشات میگیرد که در نشست پیش رو، هیچ یک ازینها، برای اشتراک در آن دعوت نشدهاند و به نحوی کاملا نادیده گرفته شدهاند.
بهنظر میرسد، آنچه در اواخر حکومت پیشین و در سهسال گذشته اتفاق افتاده و سیاستی که جامعه جهانی در برابر افغانستان در پیش گرفته است، این افراد را به نتیجه نامطلوب و به دور انتظار رسانیده و امید آنان به تداوم حضور در سیاست افغانستان را به صفر نزدیک کرده است.
بیبرنامگی، عدم تعهد به منافع ملی، ثروتاندوزی و سودجویی، ارجح شمردن منافع قومی و گروهی، برجسته ساختن تعصبات قومی، مذهبی، زبانی و گروهی، خامی مطلق در سیاست و حکومتداری، عدم توجه به تحکیم پایههای حکومت و بهبود در حکومتداری و در نهایت غرق کردن کامل کشور در فساد و بینظمی، مسایلی هستند که با خط برجسته در کارنامه افراد حاکم در حکومت گذشته، نوشته شدهاند. همینها کافی است که جامعه جهانی، غرب و سازمان ملل متحد، به این نتیجه رسیده باشند که اعتماد دوباره به این افراد و سپردن حکومت افغانستان به آنان و یا حتی سهیمسازی آنان در سیاست و قدرت در افغانستان اشتباهی بزرگی است که هرگز نباید تکرار گردد.
در سوی دیگر، مقامات و سیاستمداران فراری افغانستان، بسیار بهخوبی میدانند که کارنامه گذشته شان به حدی سیاه و تاریک است که جایگاه و پایگاه اجتماعی شان در داخل افغانستان و در میان شهروندان را تقریبا به طور کامل از دست دادهاند و مردم افغانستان، هیچ اعتمادی به آنان ندارد.
نفرت مردم افغانستان از مقامات حکومت پیشین و رهبران احزاب سیاسی، به حدی است که ممکن است شمار زیادی از آنان تحت هیچ شرایطی، حاضر به پذیرش دوباره و برگشت آنان در قدرت و سیاست افغانستان نباشند و آنان را عامل اصلی بروز بحران سیاسی و اقتصادی کنونی حاکم بر کشور بدانند.
بنابرین بخشی از سیاست مداران فراری افغانستان، با تجمع در وین، در پی احیای جایگاه از دست رفته خویش شده اند و با برگزاری این گونه نشست ها، از یک سو به دنبال افزایش انسجام داخلی خود شان هستند تا بتوانند مهره های بیشتری را در حلقه خویش شامل سازند و از دیگرسو، با استفاده از ابزار تبلیغاتی، توجه جهان را به نحوی دوباره متوجه خویش بسازند.
البته با درنظرداشت اینکه این افراد و گروهها، نسبت به حمایت دوباره غرب و آمریکا قطع امید کردهاند، چشمهای شان را به منابع دیگری دوختهاند. گاهی حتی دیده میشود که با استفاده از ادبیات ضد غربی و ضد آمریکایی، در پی جلب حمایت روسیه و قدرتهای مخالف غرب هستند تا شاید ازین طریق بتوانند روزنهای برای برگشت دستوپا کنند که آنهم ظاهرا در حال حاضر از محالات است.
سیاستهای اعلامی و اعمالی جهان در برابر افغانستان، حکایت از آن دارد که تعامل با حکومت سرپرست کنونی افغانستان در اولویت نخست قرار دارد و این حکومت تنها گزینهای است که روی آن حساب باز شده است.
بنابرین، سیاستمداران باخته افغانستان، باید در همان گوشه غربت، کتاب خاطرات ناکامیها و شکستهای مفتضحانه شان را بنویسند و آنرا به عنوان درس عبرت برای نسلهای آینده منتشر نمایند، تا حداقل یک کار مثبت در زندگی شان انجام داده باشند، در غیر آن، ظاهرا مرگ سیاسی شان فرار رسیده و در حال احتضار هستند.
هیولای سیاست در جهان بسی بیرحم است. آنکه نتواند با هوشیاری و زیرکی بازی کند، بدون تردید از گردونه رقابت حذف میگردد و به نابودی میرود.
24 آگوست 2024
22 آگوست 2024
18 آگوست 2024
24 آگوست 2024
26 آگوست 2024