26 ژانویه 2024  
 سلیمان احمدی  

دروغ‌پراکنی رسانه‌ای؛ آسیب‌ها و پیامدها

دروغ‌پراکنی رسانه‌ای؛ آسیب‌ها و پیامدها

رسانه‌ها و رسانه‌گران رسالت و وظیفه‌ای بس سنگین و حیاتی در جامعه بر دوش دارند. در روزگاری که تکنالوژی معلوماتی و ارتباطی در زندگی شهروندان حرف اول را می‌زند و تمامی جنبه‌ها و ابعاد زندگی را شدیدا متاثر شده است تا جایی که حتی زندگی بدون انترنت معنای خود را از دست می‌دهد، رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران با استفاده از آن زمینه و تسهیلات بسیار وسیعی را در حوزه انتقال اطلاعات و معلومات به شهروندان در اختیار دارند. به همین ترتیب، شهروندان نیز با توجه به ابزارهای مختلف تکنالوژیکی که در حوزه ارتباطات در دسترس خود دارند، زمان و هزینه تقریبا زیادی را صرف تعقیب و پیگیری اخبار و گزارشاتی می‌کنند که رسانه‌های پرشمار از نقاط مختلف جهان به نشر می‌رسانند. این‌جاست که آنچه از دریچه و کانال‌های ارتباطی و نشراتی رسانه‌ها و رسانه‌گران به نشر می‌رسد و به ذهن و ضمیر شهروندان منتقل می‌شود، اهمیت ویژه‌ای را به خود می‌گیرد.

در افغانستان اما، با توجه به شرایط ویژه‌ای که بر آن حاکم است، اهمیت کار رسانه‌ای و دست‌اندرکاران حوزه اطلاع‌رسانی، چندین برابر می‌شود. جامعه‌ای که درگیر بحران سیاسی است و رسانه‌های دولتی، حزبی و وابسته، همواره قسمت اعظمی از اطلاعات را سانسور کرده و مردم را از دست‌رسی به آن محروم و دور نگه‌می‌دارند، بار سنگین و رسالت بزرگ اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه، حقیقی، آزاد و واقعیت‌گرایانه، بر دوش رسانه‌ها و روزنامه‌نگارانی می‌افتد که به گونه مستقل و بدون وابستگی به هیچ جناح و گروه سیاسی کار می‌کنند، از حرکت بر مبنای نگاه‌های منفعت‌محور و سیاست‌زده خودداری ورزیده و حقایق و معلومات را به دور از فیلترهای منحرف‌کننده، بازتاب می‌دهند.

دروغ‌پردازی، نشر پروپاگندا و بازتاب انحرافی رویدادها، امری است که همواره از سوی بخشی از جامعه رسانه‌ای مشاهده می‌شود. نشر خبر بازداشت حدود بیست نفر از دختران و پسران جوان از مرکز شهر بامیان، که خیلی زود توسط شهروندان، رسانه‌ها و متنفذین این ولایت تکذیب شد، نمونه‌ای از دروغ‌پراگنی تعدادی از افراد به ظاهر روزنامه‌نگار است که به عنوان یک روند متداوم می‌توان از آن یاد کرد.

این عمل جدا ازین که با چه اهدافی صورت گیرد و چه کسانی با چه انگیزه هایی در پشت آن نهفته است، آسیب ها و پیامدهای زیان باری روی کار رسانه ای و ذهنیت شهروندان از خود بجا می گذارد.

نخستین پیامد آن بی‌اعتبار شدن و کاهش جایگاه رسانه و یا روزنامه‌نگاری است که مرتکب اشتباه دروغ‌پراگنی می‌شود. این طیف افراد و رسانه‌های مربوط به آنان، در ادامه کار حتی اگر واقعی‌ترین اخبار و گزارشات را نشر کنند، به دلیل اینکه اعتماد مردم و شهروندان را از دست داده‌اند، نمی‌توانند روی اذهان مردم تاثیر مثبت گذاشته و جامعه را به لحاظ معلومات و آگاهی رشد دهند.

در کنار آن، این عمل زشت، غیراخلاقی و مغایر با اصول کار حرفه‌ای رسانه‌ای، می‌تواند حتی به اعتبار و جایگاه سایر رسانه‌ها و رسانه‌گران آسیب وارد آورند. ممکن است تعداد زیادی از شهروندان با مشاهده و تجربه کردن دروغ‌های رسانه‌ای، این عمل را تعمیم داده و به آنچه از کانال‌های رسانه‌ای به نشر می‌رسد، باور نکرده و از پذیرش معلومات نشرشده خودداری ورزند.

با گسترش پدیده دروغ‌پراکنی توسط تعدادی از کسانی که زیر نام خبرنگار در جامعه رسانه‌ای نفوذ کرده و اهداف خاصی را دنبال می‌کنند، روند گردش آزاد و مفید اطلاعات در لایه‌های مختلف اجتماع، با اختلال جدی روبر می‌گردد.

از سوی دیگر، به دلیل اینکه مردم رسانه‌ها را به عنوان منبع دریافت اطلاعات تلقی می‌کنند، پخش اخبار و گزارشات نادرست، منجر به شکل‌گیری باورها و برداشت‌های نادرست گردیده و باعث می‌گردد تا تعدادی از افراد جامعه، بر مبنای همین اطلاعات غلط و بی‌اساس، مرتکب اشتباه در تصمیم‌گیری گردیده و به  بیراهه روند.

بنابرین، بهتر آن است که روزنامه‌نگارانی که به اشتباه و یا از روی عمد و بر مبنای معیارها و ملاحظات دیگر، مرتکب نشر اخبار نادرست می‌شوند، به منافع عمومی جامعه بیندیشند و اجازه ندهند با کاری که انجام می‌دهند، هم خود و هم بخشی از جامعه را قربانی سازند. وجدان و تعهد کاری مهم‌ترین اولویتی است که رسانه‌ها و رسانه‌گران باید در نظر گیرند و در تطابق با آن عمل نمایند.