25 نوامبر 2023  
 سلیمان احمدی  

سان تزو و میراث‌های ماندگار

سان تزو و میراث‌های ماندگار

سان تزو (Sun Tzu) ؛ چهره‌ی ماندگار تاریخ است که شاید همه با نامش آشنا باشند و سخنان نابش را نجوا کنند. نام سان تزو با استراتژی و هنر جنگ و رزمیدن گره خورده است؛ نامی که هنوز هم روی میدان‌های جنگ تاثیرگذار است و رزم‌آوران در میدان نبرد از او و گفته‌هایش سود می‌برند.

سان تزو فرمانده ارتش، استراتژیست و فیلسوف چینی بود که در چین باستان می‌زیست. کتاب «هنر جنگ« (Art of War)، برجسته‌ترین اثر مکتوب او است که تاثیر عمیق و ماندگاری را در زمینه تاکتیک‌های نظامی و جنگی داشته است. بنابرگفته مورخان قدیمی، سان تزو به‌عنوان وزیر «سلطان هلو» از منطقه «وو» بوده و دوران زندگی‌اش را میان سال‌های 544 تا 496 پیش از میلاد ذکر کرده‌اند. کتاب «هنرجنگ»، ضمن آن‌که مورد تحسین تمام آسیای شرقی قرار گرفته، در میان غربی‌ها نیز محبوبیت یافته و مورد استفاده عملی بوده است. گفته می‌شود این کتاب هنوز هم در بسیاری از فعالیت‌های رقابتی در آسیا، اروپا و آمریکا از جمله فرهنگ، سیاست، تجارت و ورزش و همچنین جنگ‌های مدرن تاثیرگذار است.

سخنان و گفته‌هایی که از سان تزو برای نسل‌های بعدی باقی مانده است، درس‌های بزرگی‌اند که عملی‌سازی آن بدون تردید تحولات بزرگی را چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی و نیز در تمامی عرصه‌های زندگی انسان‌ها می‌تواند بیافریند.

یک: یک رهبر با الگو بودن رهبری می­‌کند، نه با توسل به زور

این جمله به‌حدی عمیق و تاثیرگذار است که از 2500 سال تا اکنون تازگی دارد.

سان تزو درین جمله به نقطه مرکزی، مرکز ثقل و کلیدی‌ترین بخش رهبری اشاره کرده است. یک رهبر در هر سطحی که قرار داشته باشد، می‌بایست نخست عمل‌کرد خود را به‌گونه‌ای عیار سازد که مورد پسند و پذیرش تمامی مردم و به‌خصوص زیردستانش قرار بگیرد. عمل‌کرد پسندیده رهبر، در ادامه تبدیل به انگیزه و محرک قوی برای دیگران گردیده و آنان در تمامی کارهای‌شان رهبر را الگو قرار می‌دهند و به‌پیش می‌روند. این جمله برجسته هم در زندگی شخصی و مدیریت خانواده و هم در زندگی سیاسی و رهبری جامعه توسط سیاست‌مداران، تاثیر خاص خود را دارد. بدون تردید که در میدان جنگ نیز، رهبران جنگ و نبرد با به‌کارگیری این شیوه و روش، با زنده‌نگه‌داشتن انگیزه و تحرک سربازان به موفقیت دست خواهند یافت.

دو: اگر خود و دشمن را بشناسید، نیازی به ترسیدن از نتیجه صدها نبرد نیست

خودشناسی و دشمن‌شناسی، مهم‌ترین نکته مورد تاکید این جمله می‌باشد. زندگی میدان رقابت است و رقابت برای بقا که غریزه‌ای است در وجود تمام موجودات هستی، از مهم‌ترین اصول زندگی است. گاهی این رقابت به منازعه و جنگ و نابودی می‌انجامد. ازین‌رو، در تمامی رقابت‌های زندگی، چه در رقابت‌های مسالمت‌آمیز و چه در رقابت‌های خشونت‌بار، نخستین گام موفقیت، شناخت خود و شناختن رقیب و یا دشمن است. لازمه دست‌یابی به راه‌های درست و دقیق رسیدن به موفقیت در برابر رقیب و دشمن، بررسی و شناخت نقاط قوت و ضعف خود از یک‌سو و تشخیص‌دادن برجستگی‌ها  و ناتوانی‌های طرف مقابل از سوی دیگر است. یک رهبر و یا یک فرد عادی می‌بایست به تقویت نقاط قوت خود بپردازد و در راستای برطرف‌سازی نقاط ضعف خود گام بردارد تا در میدان رقابت پیروز گردد. استفاده از نقاط قوت خود در کاروزار رقابت و نبرد، راه دیگر رسیدن به موفقیت است. به‌این‌معنی که استراتژی و تاکتیک‌ها باید بر مبنای نقاط قوت خودی و نقاط ضعف رقیب و یا دشمن باید استوار گردد تا زمینه را برای شکست دشمن و رقیب هموار سازد.

سه: کسی برنده است که بداند چه زمانی باید و چه زمانی نباید بجنگد

عبارت طلایی درین جمله، شناخت زمان و چگونگی عمل در زمان مناسب است. همه می‌دانیم که انجام هرکاری در هر زمانی ممکن نیست. ممکن کار درستی را در زمان نادرست انجام دهیم و در نتیجه به هدف نرسیم و حاصل کار ناکامی و شکست باشد. این جمله هم‌چنان این پیام را می‌رساند که همیشه و در جایی، حمله و تهاجم کارساز نیست. گاهی نیاز است تا در انطباق به نیاز و اقتضای زمان، از عقب‌نشینی و پرهیز از جنگیدن نیز سود ببریم، زیرا ممکن است جنگیدن به شکست و نابودی بینجامد.

چهار: با استفاده از فرصت‌ها، آنان چند برابر خواهند شد

 فرصت‌ها دقیقا همان زمان مناسب، شرایط مناسب و دراختیارداشتن امکانات و توانایی لازم برای انجام کاری است. فرصت‌ها تابع زمان هستند و همیشه وجود ندارند. یک رهبر و یا حتی یک فرد عادی، باید این توانایی را داشته باشد که فرصت‌ها را در زمان مناسب درک کند و تشخیص بدهد. استفاده از هر فرصتی، می‌تواند عامل به‌وجودآمدن فرصت‌های مفید و بی‌شمار دیگری گردد، چون موفقیت عامل موفقیت‌های بعدی است و امکان ناکامی و شکست را به حداقل می‌رساند.

پنج: منضبط و خون‌سرد؛ او تا زمان پدیدار شدن بی‌نظمی و هرج‌و‌مرج در میان دشمنان صبر پیشه خواهد کرد

هر فردی به‌خصوص رهبران، نیاز دارند تا در هر شرایطی بر خود و رفتار خود کنترل کامل داشته باشند تا بتوانند منطقی‌ترین تصامیم را بگیرند. خون‌سردی و اعتماد‌به‌نفس کامل، وضعیت مناسبی است برای این که یک رهبر بتواند، نقشه‌ها، برنامه‌ها، استراتژ‌­ها و تاکتیک‌های جنگی و رقابتی را به‌گونه درست طرح و عملی کند، زیرا احساساتی مانند خشم، ترس، طمع و ناراحتی، ویران‌کننده تصمیم‌ها هستند.