26 جولای 2023  
 سلیمان احمدی  

به بهانه هفتمین سالگرد قتل عام دهمزنگ؛ نسل عشق و روشنایی تا ابد تکثیر شد

به بهانه هفتمین سالگرد قتل عام دهمزنگ؛ نسل عشق و روشنایی تا ابد تکثیر شد

هفت بهار پیشتر، چشمان باز تاریخ، شاهد عینی خروش طوفانی نسل رسالت‌بردوشی بود که کهنه‌درد تراکم‌کرده در سینه‌های میلیون‌ها انسان کتمان‌شده را فریاد می‌کشید و زخم‌های ناسور بازوان نسل‌های گم‌گشته در تاریخ را دوباره باز کرده بود، تا جهان پینه‌های روی هم در بازوان خمیده از ستم و استبداد، اما مقاوم تباری از انسان‌ها را به تماشا بنشیند که وجود، هستی، حق و هویت‌شان در درازای تاریخ با تعمد نادیده انگاشته شده است.

نسل روشنایی، یک‌باره به‌پا خواسته بود؛ نسلی که فراخوان بیداری جهانی را صادر کرد. ندای عدالت و روشنایی در گوشه گوشه جهان بر همگان نهیب می‌زد، وانگهی انگار فرشتگان آسمانی در گوش هر انسان با وجدان و دردمند، آیه آگاهی و بیداری می‌خواند.

موج چراغ‌بدست روشنایی‌طلب، از دل کوچه‌های تاریک استبداد و انحصار به راه افتاده بود، گویا نور این چراغ، دل میلیون‌ها انسان فروخفته در سکوت را روشن کرده بود؛ انگار همه می‌دانستند که باید به دنبال این چراغ راه بیفتند تا به روشنی مطلق برسند.

رستاخیز روشنایی افغانستان و جهان را فراگرفت؛ زمین و زمان با آن هم‌گام شده بودند و پهنه گیتی را جای بهتری برای زندگی ساخته بودند. غرور بود و عشق، انگیزه بود و انرژی، پشت‌کار بود و تعهد و امید بود و آینده. در قاموس سپاهیان فداکار و ایثارگر روشنایی، خستگی و پاپس‌کشیدن، عقب‌نشینی و یاس جایی نداشت. خصم زبون در پستوهای آکنده از کینه و تعصب ارگ ویران کابل که میراث‌دار چندین‌قرنه کتمان و نادیده‌انگاری عمدی هزاره‌ها و حقوق هزاره‌ها بود، در شوک و شگفتی فرو رفته بود. اتاق فکر دسیسه‌های قومی، هرگز تصور چنین رویداد عظیمی را نکرده بود. درهای امید را به روی خویش بسته می‎دید. حلقه انحصارگر و تاریک‌اندیش ارگ، انگار سرنوشت آینده خویش را خوانده بود؛ هراس از روشنایی و روشن شدن دهلیزهای سیاه و تاریک ارگ کابل، لشکر تاریک‌دل قبیله را به تفکر در دست‌یافتن به راه‌چاره واداشته بود. عقربه‌های زمان به سرعت می‌گذشتند. سپاه روشنایی، آماده حرکت بود تا ”درد فرق“ را یک‌بار و برای همیشه درمان کند. میدان دهمزنگ؛ وعده‌گاه یاران روشنایی، یک‌پارچه خروش بود و فریاد. حماسه بی‌مانند حضور میلیونی سربازان روشنایی، صحنه تاریخی را رقم زده بود و زمین و زمان در زیرگام‌های استوار و متعهد آنان می‌لرزید. طراحان توطئه در ارگ، تصمیم‌شان را گرفته بودند. آنان می‌دانستند که فقط دو گزینه در اختیار دارند؛ سرفرودآوردن در برابر روشنایی، گذشتن از اعمال تبعیض و ستم و شکستن زنجیر ضخیم انحصار و یا درپیش‌گرفتن راهی که مانع تداوم رستاخیز روشنایی گردد. راه اول برای اتاق فکر استبداد هرگز مقدور نبود، زیرا سیاست همیشگی قبیله را با شکست مواجه می‌کرد. بنابرین راه دوم را برگزیدند. بعد از ظهر دوم اسد ۱۳۹۵، داعشیان ارگ، عمق کینه و نفرت‌شان نسبت به انسانیت، عدالت، توازن، حقوق شهروندی و روشنایی را به نمایش گذاشتند. هشتادوشش کبوتر روشنایی پرواز کردند و چند صد کبوتر دیگر با بال‌های زخمی روی زمین خزیدند. نسل عشق و روشنایی تا ابد در دل‌های میلیون‌ها انسان آزاده تکثیر شد.