بیست و نهمین سالیاد شهادت شهید وحدت ملی، استاد عبدالعلی مزاری (ره) در حالی فرا میرسد که کشور ما افغانستان هنوزهم درگیر بحران سیاسی ناشی از منازعه قدرت است و پس از گذشت دههها هنوز ثبات و آرامش سیاسی را احساس و تجربه نکرده است.
دو دهه نظام به ظاهر مردمسالار با حمایت همهجانبه جامعه جهانی و کمکهای صدها میلیارد دالری جهان، در راستای نهادینهسازی نظام و حکومت مردمی مبتنی بر ارزشهای دموکراتیک با ناکامی مطلق مواجه شد و در نهایت به سقوط انجامید. مهمترین دلیلی که برای ناکامی و ورشکستگی این حکومت میتوان بر شمرد، نبود اندیشههای انسانگرا و شهروندمحور در لایههای بالایی نظام است. حکومتهای دو دهه گذشته به خوبی ثابت ساختند که سیاستهای انسانی و منطقی که استوار بر مشارکت همگانی بوده و منجر به تقویت و استحکام وحدت ملی گردد، هرگز جایی در مرکز دستگاه دیپلماسی و سیاستگذاری کشور نداشتند و تمامی پالیسیها و سیاستهای کلان کشور، اهداف قومی و قبیلوی را تعقیب میکردند و حذف کتلههای عظیمی از شهروندان کشور را در محور توجه شان قرار داده بودند.
تمرکز قدرت و صلاحیت در نظام ریاستی حاکم بر افغانستان، از عوامل اصلی شکلگیری و اجراییسازی سیاستهای حذف گرایانه و قوممحور حکومتهای گذشته بوده است. رئیس جمهور به عنوان فرد نخست کشور که جایگاه سرقوماندان اعلای قوای مسلح را نیز در اختیار داشت، با استفاده از صلاحیتهای بیحد و مرزی که داشت، تیم کوچکی از نخبگان قومگرا را به عنوان حلقه مرکزی قدرت شکل داده بود و این تیم کوچک سایر اقوام را از تمامی سیاستها و تصمیمگیریهای کلان ملی کنار زده بود و در نهایت میزان بیاعتمادی ملی را به حد نهایی آن رسانیده بود.
بدون تردید در شرایط کنونی نبود شهید مزاری و سیاستهای مدبرانهاش به شدت احساس میگردد؛ سیاستها، موضعگیریها و اندیشههایی که در صورت تحقق میتوانست افغانستان را به سوی رسیدن به یک نظام و حاکمیت با ثبات، مقتدر و قابل قبول برای همه، رهنمون سازد و این کشور را از ورطه سقوط و عقب گرد نجات بخشد.
یکی از مهمترین گفتهها و سخنانی که از شهید مزاری به یادگار مانده است، عنوان کردن مفهوم مهم و حیاتی ”وحدت ملی“ به عنوان عنوان یک اصل اساسی و بنیادین در سیاست است. رهبر شهید با توجه به تجارب تاریخی که از وضعیت سیاسی کشور به دست آورده بود به این درک رسیده بود که راه حل اساسی حل منازعه قدرت در کشور، شکلگیری وحدت ملی در همه سطوح است. زیرا نبود وحدت و همبستگی در سطح ملی و شکافهای قومی شدید و عمیقی که در طول قرنها در میان شهروندان کشور به وجود آمده است، به عنوان قدرت بازدارنده در راه رسیدن به تفاهم و ثبات ملی عمل میکند.
اکنون نیز توجه به اندیشههای منطقی و خردمندانه او میتواند منجر به حل بحران سیاسی در کشور گردد. بنابرین تمرکز بر دستیابی به وحدت ملی میان تمامی شهروندان کشور و به خصوص سیاستمداران گروههای مختلف میتواند راهگشا باشد.
با آنکه افغانستان به دلیل عدم همپذیری و سیاست طرد و انزوا، از کاروان پرشتاب توسعه و انکشاف عقب مانده است و زمان طولانی برای جبران این عقب ماندگی نیاز است، اما هنوز هم میتوان از گذشتهها و تجربههای ناکام گذشته درس عبرت گرفت. باورمندی به اینکه افغانستان سرزمین تمامی شهروندان ساکن درین کشور است و تنها مشارکت فراگیر همگان میتواند به خروج از بحران بینجامد، راه برای رفتن به سوی روشنایی می گشاید و تیرهروزیها را ازین سرزمین کنار میزند. برعکس، هرگونه اصرار و پافشاری بر انحصار و نادیدهانگاری شهروندان، به عمیقتر شدن بحران و شکست در حکومتداری میانجامد.
26 دسامبر 2024
11 ژانویه 2025
31 ژانویه 2025
9 نوامبر 2024