سلیمان احمدی
قوانین، قواعد و مقررات را بهعنوان عنصر اصلی و اساسی در تامین نظم و ثبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میشناسند. بدون تردید، دلیل بنیادی وضع و اجرای قوانین در نظامهای اجتماعی، بهمیان آمدن روشهای واحد، هماهنگ و یکسان، در جهت برقراری مناسبات و روابط منظم و سالم، حل عادلانه قضایا، اختلافات و نزاعها و همچنان جلوگیری از بروز و بهکارگیری هرنوع استبداد، زورگویی و رفتارهای سلیقوی مبتنی بر منافع شخصی و گروهی سیاستمداران حاکم و شهروندان بهحساب میآید. در افغانستان این کشور بدبخت بدسرنوشت، اما ظاهرا اوضاع بهگونه دیگری بهپیش میرود؛ با وجود شعارهای دهنپرکن و تبلیغات گسترده رسانهای مبتنی بر حاکمیت قانون و اجرای قوانین نافذ، در روند عملیسازی قوانین، پای حکومت بهشدت میلنگد و ادارات حکومتی ارزشی کمتر از کاغذپاره کثیف را به قوانین قایلند. گزارشهایی که قبلا توسط نهادها و رسانهها در خصوص نقض آشکار بیشتری مواد قانون اساسی کشور که بهعنوان قانون مادر شناخته میشود، گواه برجستهای برین مدعاست.
داستان واقعی زیرپاساختن قانون را با شرح روند تمدید جواز هفتهنامه ستاگیدیا در بامیان بهعنوان مثال بارز و برجستهای درین مسیر، دنبال میکنیم. از حدود یک ماه و نیم گذشته در جهت تمدید جواز فعالیت این رسانه چاپی اقدام گردید تا روند نشر و فعالیت آن بهگونه قانونی و بدون مشکل بهپیش برود. در کنار اینکه در این مدت طولانی تمامی شعبات کلیدی ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان مهر و لاک شدهاند و هیچ فردی پاسخگوی مراجعین و امور رسمی مربوط به آنان نیست، روند کار در ادارات مرکزی وزارت اطلاعات و فرهنگی نیز با کندی خستهکننده و زجرآوری روبرو بوده است، بهحدی که در جریان یک هفته فقط امضای چهارنفر از مسئولین امور که در سلسله مراتب بروکراتیک نظام حکومتداری افغانستان یک امر معمول میباشد، دریافت شده است. با رسیدن کار به نقطه اجرایی و صدور جواز فعالیت رسانهها، گرهی بسیار محکمی در مسیر پیشرفت کار زده میشود. مسئول بخش مربوطه خواستار ارائه سند تصفیه مالیاتی رسانه میشود و در نبود آن صدور جواز را ناممکن عنوان میکند. این در حالیست که در قوانین نافذه، دریافت مالیات از رسانههای چاپی جواز ندارد و این رسانهها از پرداخت مالیات معافیت دارند. در ماده پنجاهوسوم قانون رسانههای همگانی آمده است که: “از عواید رسانههای همگانی و موسسات مندرج ماده بیستوهفتم این قانون طبق احکام قانون مالیه اخذ میگردد. نشرات چاپی موقوت و غیر موقوت از این حکم مستثنی میباشند.” همچنین ماده سی و چهارم مقرره طرز تاسیس و فعالیت رسانههای همگانی خصوصی تصریح میکند که: ” 1. طبق قانون مالیات بر عایدات از معاش و سایر ضمایم کارکنان مالیه اخذ میگردد. 2. صاحب امتیاز مکلف است مطابق احکام قانون مالیات بر عایدات، در ختم سال مالی، مالیات عواید خویش را به وقت معین تادیه و در مورد آن به وزارت اطلاعات و فرهنگ بهشکل رسمی اطلاع بدهد. 3. رسانههای چاپی و رسانهها و نهادهای غیر انتفاعی از حکم مندرج فقره (1) این ماده مستثنی میباشند.”
با این وجود مسئول بخش مربوطه در وزارت اطلاعات و فرهنگ اظهار میدارد که وزارت مالیه گفته است که دریافت مالیات برای آنان یک اصل است، زیرا برای آن وزارت در هر سال مالی هدف مشخص عایداتی برای تحصیل مشخص میگردد – که قطعا این هدف عایداتی از سوی رئیسجمهور تعیین میگردد – و آن اداره مجبور و ناگزیر به دریافت عایدات برای رسیدن به هدف تعیین شده میباشد و در صورتی که عدهای از مالیات معاف باشند وزارت مالیه قادر به رسیدن به هدف عایداتی نخواهد بود، بنابرین رسانهها باید مالیات بدهند و قانون رسانههای همگانی برای وزارت مالیه اعتباری ندارد و باید تعدیل شود.
این در حالیست که مشکل یادشده و دریافت مالیات غیرقانونی توسط وزارت مالیه با معینیت نشراتی و معینیت مالی و اداری وزارت اطلاعات و فرهنگ و حتی به معاونت دوم ریاستجمهوری گزارش گردید و درخواست حل مشکل ارائه شد اما این گره باز نشد و هیچ اقدامی برای بررسی این خلافورزی و دفاع و حمایت از قانون انجام نیافت.
موضوع دیگری که این گونه قضایا آن را برجسته میسازد، عدم هماهنگی میان ادارات حکومتی در راستای توحید و هماهنگسازی قوانین در سطح ملی است. برداشتن گامهای عملی و کار روی رفع تناقضات و تضادهایی که میان مواد قوانین نافذ وجود دارد، اهرم بازدارندهای را در مسیر قانونشکنی، ایجاد اختلاف میان ادارات و وزارتها و بروز مشکلات برای شهروندانی که مجبورند تابع همه قوانین باشند شکل میدهد، اما با تاسف که چنین میکانیزمی روی دست نیست و توجهی به آن صورت نمیگیرد. بهگونه مثال هزینه تمدید یک هفتهنامه برمبنای مقرره موجود در وزارت اطلاعات و فرهنگ، مبلغ 2000 افغانی را احتوا میدارد، اما اداره ثبت مرکزی وزارت تجارت، در یک روند کاملا شگفتانگیز و غیرمنصفانه از صدور تصدیقنامه ثبت که فقط از ثبت نهادهایی که از ادارات دولتی دیگری جواز فعالیت دریافت کردهاند، تایید میکند، مبلغ 4500 افغانی یعنی دو نیم برابر هزینه دریافت جواز فعالیت را دریافت میکند. این کار بدین معنی است که در گام نخست امکان دارد این ادارات هیچگونه هماهنگیای با هم ندارند و الا چنین هزینهای سنگین و غیرمنطقی را بر شهروندان تحمیل نمیکردند و در بعد دیگر، این امکان نیز وجود دارد که حکومت در نظر دارد تا با استفاده از روشهای مختلف و توسط ادارات متعدد، بهگونهای پولهای گزافی را تحت پوشش قوانین و مقررات جمع آوری کند.
باتوجه به این امر، ظاهر امر حکایت ازین دارد که رئیسجمهور غنی و وزارت مالیه، برای افزایش سطح عواید داخلی کشور، قوانین را زیر پا میکنند و ارزش و اهمیتی به قانون رسانههای همگانی و حمایت از آزادی بیان و رسانههای آزاد قایل نیستند.
3 آگوست 2024