17 دسامبر 2023  
 سلیمان احمدی  

حقوق بشر؛ مفهومی غریب در دنیای زورمندان

حقوق بشر؛ مفهومی غریب در دنیای زورمندان

حقوق بشر مفهومی است که در نگاه اول تمام دنیا به عنوان یک کل آن را به رسمیت می‌شناسند و قابل احترام می‌دانند. بر مبنای اصول حقوق بشری، تمامی انسان‌ها به دور از هرگونه تعقات قومی، نژادی، مذهبی و سیاسی از سلسله حقوق طبیعی همانند حق حیات، حق مسکن، غذا و … باید برخوردار باشند. هیچ گروه و فردی مجاز نیست تا حقوق بشر را از هیچ‌یک از افراد بشر سلب نموده و انسان‌ها را بدون موجب و خارج از قواعد و اصول حقوقی و قانونی مجازات نموده و حقوق آنان را نادیده بگیرد.

در دنیای امروز اما وضعیت آن‌گونه که باید، به گونه مطلوب نیست؛ به این دلیل که حقوق بشر تبدیل به ابزاری در اختیار قدرت مندان و بازیگران زورگو گردیده است که از آن در شرایط متفاوت و وضعیت‌های مختلف، تعریف‌های منطبق با منافع خود شان را ارائه کرده و از درون آن سود مورد نظر خویش را می‌جویند.

از دید سیاست‌مداران و قلدران حوزه سیاست و قدرت، همه افراد بشر و انسان‌ها فقط به خاطر انسان بودن شان، شایسته برخورداری از حقوق بشری نیستند. آن دسته از کشورها و بازیگرانی که در حلقه همبستگی با قدرت‌های برتر در جهان عضویت دارند، مورد حمایت آنان هستند و در برابر رقبای سیاسی شان مستحق مستفید شدن از ارزش‌های حقوق بشری هستند، اما در آنانی که خارج از  گروه متحدین قدرت‌های هژمون قرار دارند، در شرایط دشوار و جبه‌ گیری‌های نظامی و غیر نظامی، از دایره حقوق بشر خارج گردیده و همه حقوق بشری از آنان سلب می‌گردد.

نمونه بسیار بارز این دوگانگی آشکار در مواجهه با حقوق بشر، وضعیتی است که در نوار غزه میان اسرائیل و فلسطین در جریان است.

تردیدی وجود ندارد که حماس به عنوان یک گروه نظامی فلسطینی، آغازگر حملات نظامی و تشدید خشونت‌ها، با قتل و کشتار شهروندان ملکی اسرائیل و گروگان‌گیری صدها تن از آنان، مرتکب نقض فاحش حقوق بشر گردیده و باید مسئول عملکرد خویش باشد. اما حملات انتقام‌جویانه اسرائیل و ارتش آن کشور در نوار غزه که زیر عنوان دفاع مشروع صورت می‌گیرد، به هیچ وجه قابل توجیه و دفاع نیست.

هر دو جانب درگیر آشکارا اهداف ملکی را عمدا هدف داده‌اند/ می‌دهند و بدون رعایت قوانین جنگی و حقوق بین‌الملل بشردوستانه، دست به کشتار، قتل عام و گروگان‌گیری زده‌اند. اما آنچه ارتش اسرائیل انجام می‌دهد، به لحاظ حجم و وسعتی که دارد هرگز قابل مقایسه با جنایت‌های حماس نیست.

برخورد و موضع‌گیری دنیا در برابر این بحران اما، شگفت‌انگیز و حیرت‌آور است. ناتو و غرب به دلیل آن که اسرائیل از متحدین استراتژیک آنان به شمار می‌رود، یک‌تنه و با تمام توان از اسرائیل حمایت می‌کنند تا ماشین کشتار ارتش آن کشور هم‌چنان فعال نگهداشته شود و با هدف قرار دادن افراد ملکی و تخریب تمامی زیربناهای موجود در نوار غزه،  به اهدافی که تعریف کرده است برسد.

کشتن شدن حدود 1200 نفر از اسرائیلی‌ها در حمله غافل‌گیرانه حماس، موجی از واکنش‌های گسترده جهانی را به دلیل نقض حقوق بشر و قتل و گروگان‌گیری اسرائیلی‌ها به دنبال داشت و تمام غرب، حماس را نشانه انتقاد شان قرار دادند، اما در مقابل، کشتار بیش از 16000 نفر، زخمی شدن ده‌ها هزار نفر، آواره شدن صدها هزار نفر و تخریب تمامی ساختمان‌ها وزیربناها، قطع تمامی کمک‌های بشردوستانه و به خصوص بسته‌های دارویی، بمباردمان شفاخانه‌ها و کشتن بیماران در فلسطین، از دید آمریکا و غرب ربطی به حقوق بشر و ارزش‌های مدرن بشری نداشته و ارزش موضع‌گیری و اقدام جدی در برابر اسرائیل را ندارند. در وضعیت موجود، به اثبات رسیده است که حقوق بشر و نهادهای حامی آن از یک‌سو و سازمان‌های بین‌المللی به خصوص سازمان ملل متحد که با هدف جلوگیری از جنگ و حفاظت از صلح و امنیت بین‌المللی شکل گرفته‌اند، تبدیل به مفاهیم و نهادهای بی‌ارزشی گردیده‌اند که هیچ‌گونه تاثیرگذاری بر روی قدرت‌های بزرگ در جهان ندارد و کارایی شان را به کلی از دست داده‎‌اند.

تا زمانی که مسایلی چون حقوق بشر جایگاه اصلی خویش را باز نیابد و استفاده ابزاری از آن تداوم داشته باشد، جهان هرگز روی ارامش را نخواهد دید.