حق ابراز باور و عقیده با هر وسیله قانونی ممکن یا به تعبیر دیگر آزادی بیان، به عنوان یکی از اساسی ترین مولفه های دموکراسی و یکی از حقوق طبیعی جوامع انسانی، در بیشتر اسناد بین المللی، میثاق ها و کنوانسیون های حقوق بشر مورد تاکید قرار گرفته است. بدین لحاظ قوانین انفاذ یافته در دوره نوین در افغانستان، با صراحت، برخورداری تمامی شهروندان کشور از این حق را تایید و تضمین کرده اند و حکومت را ملزم به تامین آن پنداشته اند. بدینگونه آزادی بیان در دست کم چهارده سال نخست حاکمیت تغییریافته و مبتنی بر مردم سالاری در افغانستان رشد قناعت بخشی داشته است، تا جایی که در این مدت در تمامی محافل و مجالس، از آن به عنوان بزرگترین جامعه جهانی در افغانستان یاد گردیده است.
هرچـند نهادینه سـازی کامل این حـق به نحـو و گـونه ای که نقض، کـتمان و زیرپاگذاری آن به کـمترین حد برسد، در جایی مـانند افغانستان که بدارازی چند سده و حتا بیشتر از آن، حاکمیت توام با کشتارها، سرکوبگری ها و قتل عام های بی رحمانه حاکمان خودرای، استدادپیشه و خودکامه را به تجربه گرفته است، امری محال حداقل در مدتی بیشتر از هفده سال است و زمان زیادتری می طلبد، با این وجود نیز پس از برگزاری کنفرانس بن و توافق برسـر روی کار آمدن نظام جدید در کشور که ایجاد حـکومت انتقالی و مـوقت و در پی آن چـندین دور از انتخابات های ریاست جمهوری در سایه حضور سنگین و پرهزینه جامعه جهانی را شامل می شود، روزنه هایی بسوی بهبود وضعیت در این زمینه بروی مردمان این سرزمین گشوده شدند.
رسـانه ها از انواع گوناگون بحیث رکن چهارم نظام های دموکرات و اساسی ترین وسیله برای رشد و تقویت آزادی بیان، در مـدت کـمی پس از شـکست طالبان و
و پایان سلطه این رژیم خونریز بنیادگرا و افراطی، در افغانستان ظهور کردند و در مدت کمی، در قریب به سراسر این کـشور، چـرخه از فـرسوده و از کار افتاده اطـلاعات را به گـردش درآوردند. در عیـن حال و در همین زمان، این فـرصت مهیا و فـراهم گردید که گروه های مدنی در بسیاری از نقاط افغانستان، شکل گـیرند و حـرکت هـای بی نظـیری را برغـم وجـود بزرگـترین موانع، راه اندازی کنند.
با نـگـاهی به هـفـده سـال گـذشته در افغـانسـتان، پیشرفت تکنولوژی و روآوری مردم به استفاده از آن که بعدها با کسب عضویت شمار کثیر و قابل ملاحظه ای از آنان در شبکه های اجتماعی گوناگون همراه بود، موثریت این امر در رشد آزادی بیان در این کشور نیز غیرقابل انکار می نماید. با درنظرداشت این موارد، می توان مدعی شد که آزادی بیان در افغانستان روند رو به رشـدی را پیموده اما هنوز هم با موانع و مشکلات جدی ای روبروست، با آنکه فرصت هایی نیز فراروی آن وجود دارد.
تلاش جامعه جهانی و نهادهای بین المللی مدافع حـقوق بشـر و آزادی های مدنی، برای پذیرش آزادی بیان از تمامی طـرف های سـهیم و دخـیل در گـیروداری های موجود در افغانستان، به نتایجی منتهی شده اسـت که می توان به آن به چـشم فـرصت هایی تکرارناشـدنی برای رشد آزادی بیان در افـغانستان نگـریست و تقویت آن ها ها را مناسب ترین گزینه ها برای رونماسازی بهبود در این زمینه به حـساب آورد. آنـچه در پی می آید بخشی از این فرصت های قابل بهره گیری است:
یکم؛ حمایت نهادهای بزرگ بین المللی از رسانه ها و نهادهای مدنی افغانستان در طول تاریخ پرفراز و نشیب افغانستان، کمتر دیده شده است. در هفده سال گذشته اما کشورهای کمک کننده به افغانستان، پول های گزافی را برای تقویت آزادی بیان، فعالیت های مدنی و رسانه ها هزینه کرده اند، چه بسا رسانه هایی که هم اکنون در قالب پروژه هایی در این حوزه ها از سوی بسیاری از کشورها حمایت می شوند و موفق به گسترش دامنه نشرات خود به دوردست ترین مناطق کشور شده اند. تلاش برای جلب حمایت های بیشتر این کشورها در این زمـینه، می تـواند مـنجـر به استـحـکام بنـیاد آزادی بـیان در افغانستان گردد.
دوم؛ حضور خبرنگاران رسانه های بزرگ بین المللی در افغانستان از طـرف دیگـر کـمک کرده اسـت که اطلاع رسـانی در افغانـستان سرعت بیشتری یافته و نـظارت بر اعـمـال حکومت و حلقات فعال در درون آن بیشتر بصورت دقیقتری صورت گیرد. استقرار ده ها خبرنگار مربوط به این رسانه ها در کابل پایتخت کشور و سایر مناطق و ولایات، این امکان را فراهم آورده است که دولت نتواند آشکارا بر آزادی های مدنی تاخته و آن را پامال سازد. با آنکه وخامت اوضاع امنیتی در چند سال اخیر در کشور، از تعداد این خبرنگاران کاسته است، با آن هم، چشمان تیزبین آنان همچنان به سمت افغانستان است و مانعی برای سقوط افغانستان به دیکتاتوری مطلق می گردد.
سوم؛ ایجاد دفاتر کشوری سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر در کنار ایجاد نهادهای مشابه در افغانستان، بسترهای دیگری را نیز برای آزادی بیان در این کشور ایجاد کرده است. همین نهادها بوده اند که در هفده سال پسین، در هر زمانی که رسانه و گروه های مدنی کشور تحت فشار حلقات حکومتی و غیر حکومتی سانسورگر و محدودکننده چرخش اطلاعات قرار گرفته اند، دست بکار شده و با تلاش برای از این فشارها، تا حدی رشد آزادی بیان را تسهیل کرده اند.
چهارم؛ شکل گیری تشکل های بزرگ خبرنگاری و حمایتگر رسانه ها در بسیاری از نقاط کشور، از دیگر نکات قابل تامل در عرصه فعالیت های آزاد رسانه ای در افغانستان است. به یقین و بدون تردید، وجود این تشکل ها که بیشترین دادخواهی را پس از هربار نقض آزادی بیان چه از سوی حکومت یا افراد صاحب قدرت دیگری داشته اند، در حفظ آزادی رسانه ها و حتا نهادهای و گروه های مدنی بی تاثیر نبوده و دموکراسی نوپای افغانستان و آزادی بیان به عنوان یکی از بخش های آن را تاثیرگذار بوده است.
31 ژانویه 2025
11 مارس 2025
25 ژانویه 2025
9 نوامبر 2024