دو دهه اخیر در سیاست و حکومت افغانستان زمان مناسب و کافی است برای بررسی کارنامه سیاستمدارانی که در این بازه زمانی فرصت عملی کار در حوزه قدرت و سیاست در این کشور داشتهاند تا معیار قضاوتی باشد برای آینده و مردم تا بتوانند در سایه آگاهی از عملکرد گذشته، جایگاه آنان در آینده سیاست کشور را تعیین کنند.
اگرچه عده زیادی از سیاستمداران و رهبران در افغانستان در طول سالیان جهاد و انقلاب علیه تجاوز شوروی به کشور نیز فعالیت داشتند و خود را در معرض قضاوت مردم قرار دادهاند، سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا اجلاس بن و تشکیل حکومت جمهوری هم بخش دیگری از کارنامه آنان را روایت میکند و زاویهای را برای داوری مردم باز مینماید، اما بارزترین و ماندگارترین بخش کارنامه فعالیت رهبران سیاسی افغانستان را میتوان در لایههای عمر بیستساله نظام جمهوری از 2001 تا 2021 جستجو کرد و بر مبنای آن نقاط مثبت و منفی زندگی سیاسی رهبران را ارزیابی کرد و برای حضور و عدم حضور آنان در آینده سیاست افغانستان رای داد، زیرا دو دهه گذشته در سایه نظام و حکومتی گذشت که مورد حمایت قاطع و گسترده جامعه جهانی و سازمانهای بینالملی قرار داشت. نهادهای حکومتی بسان سایر کشورهای جهان شکل گرفتند و ارکان دولت در قالب سه قوه اجرائیه، قضائیه و مقننه فعالیت داشتند. بیش از صد میلیارد دالر در قالب کمکهای جامعه جهانی برای بهبود حکومتداری، انکشاف و توسعه افغانستان بهمصرف رسیدند و زمینه عملی برای ارائه خدمات واقعی برای این کشور زخمخورده، فراهم بود.
نگاه اجمالی بر حکومتهایی که در دو دهه گذشته از شکلگیری تا سقوط، واقعیتهای بیشماری را هویدا میسازد. حکومتهایی که از همان آغاز تشکیل تا افولشان در سال 2021، با وجود آنکه نکات مثبیت هم در خود داشتهاند، اما نقاط ضعف و خلاهای کاری و اخلاقی آنان بهحدی زیاد است که تمامی کارهای مثبت صورتگرفته را زیر سوال و سایه قرار داده و نوع نگاه هر افغانستانی را نسبت به آنان جنبه منفی میدهد.
حکومتهای افغانستان در مقطع زمانی مورد نظر، هرگز به آنچه در اجلاس بن توافق شده بود عمل نکردند و پس از گذشت زمان کوتاهی، دست به انحصارگری قدرت زدند و بنیانهای اساسی نظامی را که میرفت تا تبدیل به حکومت تمثیلکننده مشارکت ملی شود و آینده روشنی را برای کشور رقم بزند، سستتر کردند، طرز دید نسبت به آنرا تغییر داده و اعتماد در حال شکلگیری را از میان برداشتند.
حکومتهای دو دهه گذشته، همواره از بحران مشروعیت مردمی رنج میبردند، زیرا در هر برههای از عمرشان، تقلبات گسترده و آشکارتر از روز بودند که سرنوشت انتخابات را رقم میزدند. تمامی انتخاباتهای ریاستجمهوری، پارلمانی و … با اتهامات سنگین تقلب روبرو بودند و در اکثریت موارد بهخصوص انتخاباتهای ریاستجمهوری، این تقلبات بهحدی گسترده و آشکار بودند که تردید و شکی را باقی نمیگذاشتند. اینگونه بود که میزان مشروعیت مردمی حکومتهای این دوره، به صفر تنزل کرده بود، اما چون مورد حمایت کشورهای خارجی بودند و نتیجه انتخابات را نیز خارجیها تعیین میکردند، تبدیل به حکومتهای کاملا رانتی شده بودند و میزان رضایت مردم از حکومت، هیچ اهمیت و نقشی روی کار آنان نداشت.
این حکومتها با آنکه ظاهرا بر مبنای اصول دموکراتیک و مردمسالاری روی کار میآمدند، اما در عمل دقیقا نقطه مقابل ارزشهای دموکراتیک را بهنمایش میگذاشتند، زیرا نه از تمثیل اراده واقعی مردم خبری بود و نه اراده و خواست شهروندان و مردم برای حکومت اهمیت داشت. از اینرو، حکومتها تبدیل به مرکزی برای حکمرانی عدهای محدود انحصارگر و تمرکزگرا شده بودند و سکوی پرتابی بودند برای حلقهای که همهچیز را مطلقا در اختیار داشتند. ثروتاندوزی، غارت دارایی و منابع ملی، ساختن کاخهای بلند و غیرقابل نفوذ و تجملگرایی بیش از حد، حکومتها را دقیقا بهسان یک شبکه بزرگ مافیایی معرفی میکرد که با زور و خشونت بر مردم حکم میرانند.
افغانستان تبدیل به خانه فساد و حقتلفی گردیده بود و تمامی لایههای حکومت و نظام، لانه مفسدینی گردیده بود که از هر فرصت و زمینهای، برای چاپیدن مردم بهرهبرداری میکردند.
در تمامی این موارد، نقش رهبران سیاسی که همواره در قدرت شریک بودند و از آدرس مردم معاملههای ننگین سیاسی را با مرکز قدرت انجام میدادند، برجسته است و نمیتوان آن را کتمان کرد. این رهبران سیاسی بهجای آنکه بر اصلاح حکومت تلاش و تاکید کنند و در پی سوقدادن کشور بهسوی توسعه و انکشاف باشند، تمامی تعاملات و موضعگیریهای سیاسیشان متمرکز بر یک هدف خاص بود و آن همانا سهمداشتن در قدرت و بهدستآوردن ثروت و شهرت و کاخهای مجلل بود و بس.
بنابراین، اکنون کارنامه سیاه آنان در معرض دید شهروندان کشور قرار گرفته است و امیدواری وجود دارد که مردم در آینده هرگز اجازه ندهند، این گروه از رهبرانی که از مردم همواره بهعنوان نردبان رسیدن به قدرت و زراندوزی سوده بردهاند، در آینده سیاست و قدرت در افغانستان جایگاهی داشته باشند، زیرا با حضور دوباره آنان، تاریخ آکنده از سیهروزیهای مردم، تکرار خواهد شد
24 آگوست 2024
22 آگوست 2024
18 آگوست 2024
24 آگوست 2024
26 آگوست 2024