چندی پیش موسسهای به نام گالوپ، در گزارشی نوشته است که حدود 98 درصد از مردم افغانستان زندگیشان را چیزی جز رنج و بدبختی نمیدانند. بر بنیاد این گزارش، احساسات منفی افغانستانیها نسبت به زندگی، مواردی چون اضطراب، غمگینی و قهری را شامل میشود که آنان در زندگیشان نسبت به آنچه که برای آنان اتفاق افتاده است تجربه نمودهاند. به باور مردم، زندگی شهروندان افغانستان در ده سال گذشته نسبت به هر زمان دیگر، وضعیت بسیار بدتری را شاهد بوده است و مردم زندگی دشوارتری را نسبت به هرکس دیگری در هر نقطهای از جهان تجربه کردهاند. آنان هیچ چیز تازهای نیاموختهاند و هیچ احساس خوب و مثبتی در زندگی نداشتهاند.
با وجود آنکه این گزارش از سوی مقامات حکومت سرپرست رد گردیده و ضمن پذیرش مشکلاتی چون بیکاری و فقر، از اقدامات فراوانی در جهت اشتغالزایی و رفع بحران اقتصادی یاد شده است، اما نمیتوان بهسادگی از کنار این گزارش گذشت و آنرا کتمان نمود. دلیل آنهم این است که ناامیدی مردم نسبت به زندگی و سرنوشت آینده، امر تازهای نیست که نتوان آنرا پذیرفت، بلکه در تمام سالیان اخیر، گزارشاتی که از سوی نهادهای معتبر به نشر رسیدهاند، نشان دادهاند که مردم افغانستان همواره از پایینترین میزان شادی برخوردار بوده و از این حیث همیشه در جایگاه پایین قرار داشتهاند. در ضمن، بدون تردید با توجه به وضعیت موجود، روانشناسان نیز بهیقین وضعیت ناگوار روانی شهروندان کشور را میپذیرند و به وجود سطح بالایی از مشکلات روانی در میان جامعه معترفند.
بدون شک، حس بد نسبت به زندگی و احساس بیچارگی و بدبختی، ریشه عمیقی در دههها جنگ و خونریزی، خشونت و کشتار، فقر و آوارگی و بیکاری و بیپناهی دارد و تبدیل به یک درد مزمن و دوامدار شده است. این درد همانگونه که در طول زمان درازی بهوجود آمده است، بدون تردید در کوتاهمدت و بهواسطه اقدامات سطحی و ناکافی، هرگز از میان نخواهد رفت.
شادی افراد، متاثر از یکسری معیارها و استندردهای جهانی است که باید در نظر گرفته شوند. امید به زندگی، تولید ناخالص ملی، حمایتهای اجتماعی در مواقع ضروری، نرخ پایین فساد، اعتماد اجتماعی بالا، میزان سخاوت و بخشش و آزادی اجتماعی از مهمترین معیارهایی هستند که در هنگام سنجش میزان شادی شهروندان یک کشور مورد بررسی قرار میگیرند. بعضی دیگر از نهادها مسایلی همانند رضایت از کسبوکار، میزان سطح سلامت جامعه، وضعیت تامین و امنیت اجتماعی، وضعیت اقتصادی، وجود دموکراسی، داشتن وقت آزاد، نداشتن درد و رنج، داشتن توانایی مراقبت از خود، بودن در کنار خانواده و دوستان و بیان نظرات شخصی در خانه و جامعه بدون ترس و بدون احساس ناامنی، داشتن فرصتهای تحصیلی رایگان و همچنین امکان بروز خلاقیت و کارآفرینی را جزو معیارهای سنجش شادی در جوامع انسانی دانستهاند. آنچه مسلم است، همه این مسایل و موارد در آفرینش شادی و دورکردن انسانها از دایره غمهای زندگی نقش عمدهای را بر عهده دارند. اما در یک نگاه کوتاه و کلی میتوان به این نتیجه رسید که اکثریت قریب به اتفاق این معیارها در جامعه افغانستان یا هیچ وجود ندارند و یا در سطح بسیار پایینی قرار دارند. به همین لحاظ است که امید به زندگی از میان مردم رخت بربسته و جای خود را به یاس و احساس پوچی و بیهودگی داده است.
امید میرود، حکومت سرپرست در کنار سایر مسائل، به امنیت روانی و اقتصادی شهروندان نیز به دید یک مسئله بسیار مهم و حیاتی نگریسته و مورد توجه و تمرکز خویش قرار دهد. اشتغالزایی و زمینهسازی برای تامین عدالت اجتماعی و فراهمسازی فرصتهای مساوی و برابر در همه عرصههای زندگی برای همه شهروندان، بدون تردید، گام نخست اما بسیار حیاتی در راستای تزریق روحیه شادی و امید در میان جامعه خواهد بود.
15 نوامبر 2024
30 نوامبر 2024
1 دسامبر 2024
9 نوامبر 2024