بحران و منازعه در افغانستان، بدون تردید ریشه در افزایش شکافهای اجتماعی و تضادهای قومی دارد. تاریخ معاصر افغانستان آکنده است از سیاستها، جنگها، کشتارها، قتل عامها و سرکوبهایی که متاثر از اندیشههای قومگرایانه و تکمحورانه بوده و با هدف دستیابی به قدرت، تحکیم پایههای قدرت، پاکسازی قومی و تحلیل قدرت آنانی که ”دیگران“ خوانده شدهاند، انجام یافته است. چنین عملکردی...
میتوان گفت که بحث مشارکت زنان در عرصه سیاست در دوره پیش از طالبان، تنها به صورت مشارکت تودهای به معنای شرکت در تظاهرات و راهپیماییها بود، اما در زمان طالبان در همین سطح نیز مشارکت سیاسی زنان را شاهد نبودیم. بنابراین مشارکت در سطح نخبگان که مستلزم اعلام نامزدی و عضویت زنان در مجلس قانونگذاری و نفوذ در نهادهای سیاسی...
نظام سیاسی افغانستان علاوه بر بساطت، از تمرکز شدید در عرصه سیاست و اداره برخوردار است. ساختار متمرکز سیاسی و برپایی حکومت مطلقه به دوران زمامداری عبدالرحمن برمیگردد. با توجه به جنایات و قتلعامهای که عبدالرحمن مرتکب شد ولی انگیزه اصلی وی از ایجاد ساختار متمرکز قدرت، بازگرداندن نظم و امنیت و برقراری...