16 ژانویه 2021  
 ستاگیدیا  

غروب اعتراض؛ چرا حرکت‌های مدنی در بامیان رنگ باختند؟

غروب اعتراض؛ چرا حرکت‌های مدنی در بامیان رنگ باختند؟

امیر کوثری، فعال مدنی

استاد حسن‌رضا خاوری در یادداشتی مفصل تحت عنوان « بی نوایی بامیان : روایتی از خاموشی نوای بامی» که در شماره قبلی دوهفته‌نامه سیمای خرد نشر شده به نقد وضع موجود و یادآوری از گذشته نه چندان دور و عوامل موثر بر رونق‌گیری حرکت‌های مدنی یا به تعبیر ایشان «با نوا بودن بامیان» پرداخته است. آن‌چه در نبشته فعلی می‌آید دفاع از وضعیت موجود و افراد مشخص یا هم نقد نوشته جناب استاد خاوری نیست بلکه شرح وضعیت از دیدگاه دیگر است.

یکم: اعتراض‌های مدنی در یک جامعه زمانی شکل می‌گیرند که شهروندان خواسته‌ها و مطالبات خویش را برای رسیدن به حقوق بشری و شهروندی خود با سازوکارهای نهادینه‌شده دموکراتیک پیگیری نمایند. اعتراض مدنی یک پدیده اجتماعی و مبتنی بر مسئولیت‌پذیری و تعهد فردی است و زمانی موفق می‌شود که روحیه همکاری و همگام بودن با دیگران در جامعه وجود داشته باشد؛ در یک کلام ما نیازمند مشارکت همگان برای تحقق خواسته‌های خود هستیم.

آن‌چه امروز حرکت‌ها و اعتراضات مدنی را در بامیان کم‌رنگ ساخته، اولا بی‌توجهی و بی‌انگیزگی مردم و فعالان اجتماعی و  دوما  نبود مشارکت جمعی و کنش فعالانه و مسئولانه آنان در قبال خواسته‌ها و مطالبات‌شان است. چنان‌که امروز کمتر کسانی در سنگر اعتراض‌های مدنی حضور یافته و حاضر به پرداخت پرداخت هزینه‌های مادی و معنوی اعتراض می‌شوند.

دوم: اعتراض‌های مدنی در دو دهه پسین با توجه به گذشته تاریخی جامعه ما که با استبداد، قبیله‌گرایی، انحصار و نادیده‌گیری دیگران در توسعه و انکشاف گره خورده است، بیشتر  بر محورهای حق‌طلبی، عدالت‌خواهی، هویت‌طلبی و توسعه متوازن شکل گرفته‌اند. این امر آشکار است که رسیدن به این آرمان‌های انسانی و به میان آمدن جامعه عدالت‌محور و همدیگرپذیر، نیازمند زمان و فرصت بیشتر و کار عاقلانه و طولانی‌مدت است. اما بر عکس، نهادهای مدنی و فعالان اجتماعی در جامعه ما دچار آفت روزمرگی شده‌اند و به نتایج آنی می‌اندیشند و اگر چند روزی حرکت‌های‌شان نتیجه بخش نبود یا حداقل نتیجه مشهود نداشت، دوباره به گوشه‌خلوت خود می‌خزند. به قول دوستی، نگاه ما فست‌فودی(fast food) شده؛ یعنی همه‌چیز را حاضر و آماده می‌خواهیم و به خود زحمت کار و تلاش بیشتر نمی‌دهیم. ما چه در اوایل شکل‌گیری حرکت‌های مدنی و چه فعلا، فاقد یک دیدگاه استراتژیک و سنجیده‌شده بودیم و هستیم، چنان‌که این حرکت‌های شکل‌گرفته فاقد مراحل بعدی پیگری بودند و خلاصه می‌شدند به چند روز و بعد از آن از خاطر خودمان نیز فراموش می‌گردید.

سوم: دولت نقش اساسی و مهمی در موفقیت و رونق گرفتن اعتراضاتی مدنی دارد. اگر دولت‌ها مطالبات و خواسته‌های قانونی و برحق شهروندان را جدی نگیرند و هر بار به سرکوب این حرکت‌ها و سرپوش‌گذاری بر کم‌کاری خود بپردازند، در بدترین وضعیت باعث انحراف حرکت‌های اعتراضی و به خشونت‌گراییدن آن‌ها شده و در خوب‌ترین حالت، سبب ناامیدی و سرخوردگی مردم می‌گردد. آن‌چه که واقعیت امر نشان می‌دهد اینست که دولت به وظایف خویش در قبال اعتراضات مدنی عمل نکرده، بلکه بارها با اعتراضات شهروندان برخورد سیاسی  و سلیقوی کرده و کوشش نموده است تا آن‌را از مسیر اصلی‌اش منحرف بساز،. برای نمونه مطالبه مردم در قالب جنبش روشنایی را به زیاده‌خواهی هزاره‌ها و محروم ساختن دیگران از برق ربط داد که خود دروغ آشکار است. در کنار این، دولت همیشه کوشش نموده تا از که شرایط فعلی امنیتی استفاده سو کرده و اعتراضات را با دلایل امنیتی در نطفه خفه بسازد و یا هم در جریان اعتراضات، رهبران و پیش‌گامان اعتراض را تهدید و بهراساند تا آنان از حرکت‌شان دست بکشند و عقب‌نشینی کنند. دولت افغانستان در زمینه برچیدن دامن اعتراضات در سطح کشور مخصوصا بامیان با این ترفند‌ها و راه‌های دیگری چون دوسیه‌سازی، برچسب‌زنی، ایجاد شکاف‌های قومی-مذهبی در صف معترضان و تنبیه و تهدید فعالان اجتماعی استفاده کرده که نمونه های زیادی گواه آن است.

سخن آخر: در پایان نکاتی را پیرامون یادداشت استاد خاوری لازم به یادآوری می‌دانم:

 یکم: نادیده گرفتن و تقلیل اعتراضات مردم در طول سالیان پسین  به چند حرکت نمادین که در جای خود ارزشمند و مهم هستند، خود نشانگر اعمال تبعیض و نبود درک دقیق و واقعی از حرکت‌ها و اعتراضات مدنی مردم بامیان است. در طول دو دهه اخیر صدها حرکت اعتراضی در تاریخ زرین بامیان ثبت شده ‌است، نه چند مورد مشخص که جناب استاد به آن‌ها اشاره نموده است. حداقل ما می‌توانیم از اعتراضات فعالین مدنی و اعضای شورای عالی مردمی جنبش روشنایی  بامیان طی پنج سال اخیر نام ببریم.

 دوم: استاد خاوری در جایی از برجسته‌سازی سیمای طالبان در بامیان توسط والی جدید اشاره‌ای داشته که خود جای تامل دارد. این موضوع باید مورد بررسی بیشتر قرار گیرد تا حقیقت آن مشخص گردد.

سوم: بامیان هرچند امروز به دلایلی که در فوق تذکر رفت، کم‌تر از گذشته شاهد برگزاری تظاهرات‌ها و حرکت‌های نمادین اعتراضی-مدنی است اما دارای جامعه مدنی قوی، فعال و پویا است که با راهکارها و مسیرهای جدید مطالبات و خواسته‌های مردم را پیگری می‌نماید. امروز فعالان مدنی بامیان سازمان‌یافته و تخصص‌محور  به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند و نیروی تاثیرگذار در جامعه بامیان به‌شمار می‌روند. هیچ‌کسی نمی‌تواند وجود جامعه مدنی بامیان را انکار کند، همان‎گونه که حکومت در سطح محلی و مرکزی از آن حساب می‎برد.