تحولات سوریه در بیش از یک دهه گذشته یکی از پیچیدهترین و مهمترین چالشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و جهان بوده است. از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011 تا به امروز، کشور سوریه شاهد تغییرات گستردهای در حوزههای سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است. در این میان، تعامل غرب و آمریکا با دولت جدید سوریه موضوعی حساس و حائز اهمیت است که میتواند سرنوشت منطقه را در سالهای آتی شکل دهد.
همانگونه که از آغاز قدرت گرفتن گروههای شورشی هویدا بود، این گروهها با حمایت کامل ترکیه، آمریکا و غرب در کوتاهمدت قادر شدند دولت پیشین سوریه را سرنگون کرده و قدرت را در دست گیرند. حاکمان جدید سوریه که به دلیل ایدئولوژی اسلامگرایانه افراطی در لیست تروریستی بسیاری از کشورهای جهان قرار داشتند، با رسیدن به قدرت، به یکبارگی تغییر موضع داده و چهره معتدل، میانهرو انعطافپذیری که برای جهان قابل قبول باشد را از خود به نمایش گذاشتند و برخلاف آنچه بسیاریها انتظار داشتند، از تشکیل حکومت سختگیر مبتنی بر شریعت اسلامی خودداری کردند.
در سوی دیگر قضیه، کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا نیز با چراغ سبز نشان دادن به حکومت جدید سوریه در پی برقراری روابط دیپلوماتیک با آنان هستند و در نظر دارند که هرچه زودتر زمینه تعامل بیشتر فراهم گردیده و راه برای به رسمیت شناسی حکومت جدید باز گردد.
این روزها شاهد هستیم که هیئتهای دیپلماتیک زیادی از سوی کشورهای جهان به سوریه میروند و با رهبر گروه حاکم به مذاکره میپردازند. ملاقات و دیدار محمدالجولانی با نماینده خاص سازمان ملل متحد برای سوریه یکی از نشانههای بارزی است که حکایت از شکلگیری روند جدید تعامل جهانی و بینالمللی با حکومت جدید دارد.
مهمتر از همه موضعگیری رجب طیب اردوغان و ترکیه است که با حمایت همهجانبه از مخالفان دولت پیشین سوریه، آنان را به قدرت رسانید و پس از بازگشایی سفارت خویش در دمشق، به دنبال ایجاد سازوکار جدید حکومتداری درین کشور است تا بتواند بیشتر از پیش حوزه نفوذ خویش در منطقه را گسترش داده و اثرگذاری خویش در سیاست منطقه را بیشتر سازد.
در همین حال، آمریکا که در طول بحران چندینساله سوریه، سیاستی مبنی بر تغییر رژیم را دنبال میکرد و از گروههای مخالف حمایت مینمود پس از ورود روسیه به جنگ در سال 2015 و تغییر موازنه قدرت، نتوانست به اهداف اولیه خود دست یابد. بنابرین در حالی که آمریکا از گذشته تا اکنون از کردهای سوریه حمایت میکرد و آنان را به عنوان ابزاری برای تامین نفوذ و منافع خویش استفاده میکرد، در حال حاضر به دنبال آن است که با دولت جدید این کشور تعامل کرده و منفذ بزرگتری برای خود باز نماید.
این در حالیست که آمریکا همچنان حضور نظامی خود را در مناطقی از شمال شرق سوریه حفظ کرده است. حضور نیروهای آمریکایی در این مناطق به بهانه مبارزه با داعش صورت میگیرد، اما در واقع هدف اصلی واشنگتن کنترل منابع نفتی سوریه و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران و روسیه در این کشور است.
انفعال حاکمان جدید سوریه در برابر حملات نابودکننده اسرائیل به تاسیسات نظامی آن کشور، نشانه دیگری است که تبعیت آنان در برابر غرب و آمریکا را روایت میکند.
با اینهمه، تا هنوز مشخص نیست که آیا حاکمان جدید سوریه که در گذشته سخت به دنبال تحقق ایدئولوژی اسلامی بودند، به راستی تغییرات بنیادین را در نگرش شان ایجاد کردهاند و یا به دنبال فریب دادن غرب هستند تا بتوانند در گام نخست حکومت شان را تثبیت نموده و مشروعیت بینالمللی را کسب نمایند و سپس در گامهای بعدی، بازگشت به ایدئولوژی بنیادی را در دستور کار قرار داده و حکومتی مبتنی بر شریعت اسلامی را که در مخالفت با آموزههای غربی و منافع آنان در منطقه و جهان قرار دارند، شکل دهند.