در دوره اماناللهخان، آزادیهای بیشتری به زنان در انتخاب نحوه لباس پوشیدن داده شد و همچنان به تشکلها و جنبشهای زنان آزادی و اجازه فعالیت داده شد. در این زمان سن ازدواج، حد اقل (سن ۱۶ سالگی) تعیین شد و همچنان چند همسری برای مردان منع شد. این دوران یکی از بهترین عصرهای طلائی در تاریخ افغانستان به شمار میرود. در این زمان زمینه تحصیلات برای همه فراهم شد، دروازههای مکاتب در تمام بخشها گشوده شد، آموزش برای پسران و دختران در کشور اجباری شد و برای اولینبار فارغین مکتب دخترانه، برای ادامه تحصیلات عالی شان به ترکیه رفتند.
سال ۱۹۲۹: مخالفتهای دینی ومذهبی علیه حکومت شاه امانالله افزایش یافت و در نتیجه حکومت اماناللهخان سقوط داده شد. پس از سقوط این شاه نوگرای افغان، فضایی که برای زنان ایجاد شده بود، تنگتر شد، فرصتها از زنان گرفته شدند و کمکم آنان دوباره به حاشیه رانده شدند.
سال ۱۹۳۱: یک مکتب دخترانه دوباره در قصر شاهی به راه انداخته شد.
سال۱۹۳۳: مکتب دخترانه (مستورات) به هدف آموزش قابلگی برای دختران، دوباره از سوی وزارت صحت فعال گردید. اما برای اینکه مخالفتهای دینی و مذهبی علیه آموزش دختران دوباره برنخیزد، دختران میبایست زیر چادری در مکتب میآمدند.
سال ۱۹۳۴: مکتب دخترانهای تحـت نام (اندرابی) به فعالیت آغاز کرد و بعد از آن مکتبهای زرغونه و ملالی به فعالیت آغاز کردند. پس از این، مکتبهای دخترانه در پایتخت و مراکز ولایتهای دیگر کشور به فعالیت آغاز کردند.
سال ۱۹۵۹: برای زنان دوباره آزادی اعلان شد. پس از این اعلامیه، پوشیدن چادر و روسری برای زنان اجباری نبود.
سال ۱۹۶۳: به تعداد شش تن از زن در مجلس ایجاد قانون اساسی شرکت کردند.
سال ۱۹۶۴: در اولین قانون اساسی در دوران شاهی افغانستان زنان از حقوق و امتیازات ذیل بر خوردار شدند:
1- به زنان و مردان حق رای داده شد.
2- برابری زنان و مردان در برابر قانون اعلان شد.
3- آموزش دختران و پسران اجباری شد.
سال ۱۹۶۵: برای اولین بار یک زن به عنوان وزیر (وزارت صحت) تعیین شد.
سال ۱۹۷۸: با گسترش نفوذ شوروی در افغانستان که در پایان سال ۱۹۷۹ ارتش شوروی وارد این کشور شد و پس از آن جنگها در افغانستان شکل گرفت و تاثیر زیادی بالای وضعیت زنان افغان گذاشت.
سال۱۹۷۹: آغاز ورود نیروهای شوروی در افغانستان که تا سال ۱۹۸۹ مدت ۱۰ سال را در بر گرفت. این دوران مقارن است با جنگها و درگیریهای شدید در افغانستان که بخشهای زیادی از کشور را ویران ساخت. در این دوران از یکسو جنگ و درگیری و از سوی دیگر، نفوذ اسلامگرایان باعث شد که وضعیت و شرایط برای زنان سیر نزولی خویش را بپیماید و زنان از فعالیتهای اجتماعی دست بکشند. در این زمان گفته شده است که در مناطق تحت کنترل رژیم تحت حمایت شوروی، زنان از خدمات عامه همچون آموزش و فعالیتهای اجتماعی بهرهمند بودند و زنان در مناطق دیگر که تحت حاکمیت اسلامگرایان زندگی میکردند و پیش از آن در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فعالیت داشتند، مجبور به فرار از کشور شده بودند.
از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶: در این مدت، مجاهدین در راس حکومت قرار داشتند و جنگهای داخلی در اوج خود قرار داشتند.. دیدگاههای سنتی در برابر زنان و تداوم جنگها، همه باعث شدند که زنان از تمامی فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باز بمانند. در ادامه این جنگها بود که گروه طالبان ظهور نمودند و حکومت را در افغانستان به دست گرفتند.
نقش شهید مزاری در راستای احقاق حقوق مدنی و سیاسی زنان در افغانستان
در دوران مجاهدین و در بین تمام احزاب سیاسی موجود در افغانستان، حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری شهید مزاری، یگانه حزبی بود که در شورای مرکزی آن، کمیته زنان یکی از کمیتههای دهگانه را شکل میداد. شهید مزاری در یکی از مصاحبههایش تصریح و اعلام میدارد که زنان افغانستان نیمی از پیکره و جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، لذا آنها حق دارند که در تصمیمگیریهای مهم کشوری سهیم باشند. ایشان میافزاید که زنان حق دارند که هم رای بدهند و هم به عنوان کاندیداتوران انتخاب شوند. از دیدگاه شهید مزاری، زنان از تمام حقوق انسانی برخوردارند و حق حضور در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… را دارند. ایشان این را تصریح میدارند که هرگونه مخالفت با اشتراک سیاسی زنان، مخالفت با اصول و موازین دین اسلام است.
ثریاگل، یکی از باشندگان شهر کابل، در مصاحبه خود با یکی از رسانههای جمعی، نقش شهید مزاری را در راستای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان بسیار بزرگ میداند. وی میگوید مزاری یگانه رهبری بود که راه را برای تحصیل و حضور زنان در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی برای زنان افغانستان هموار ساخت. او گفته که ما امروز شاهد عملی شدن اکثر آرمانها و رهکارهای انسانی شهید مزاری در سطوح مختلف، از نظام سیاسی افغانستان میباشیم.
3 آگوست 2024