3 فوریه 2021  
 محمدزمان احمدی  

آگاهی مردم؛ پایه‌گذار قانونمندی در جامعه

آگاهی مردم؛ پایه‌گذار قانونمندی در جامعه

گام گذاشتن و گذار به‌سوی دست‌یابی به جامعه قانونمند و احترام‌گذار به قانـون و عملی‌سازی آن در فرایند زندگی اجتماعی مهمی است که لازمه بنیادین و اساسی آن آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی به‌موقع و درست در ابعاد مختلف به افراد جامعه می‌باشد.

در سال جاری حکومت محلی بامیان در چند مورد، دست به تخریب منازل مسکونی عده‌ای از مردم فقیر و بی‌بضاعتی که با نان بخور‌و‎نمیر شب‌وروز می‌گذارنند زده است و در توجیه این کار به آن عناوینی هم‌چون تطبیق ماسترپلان فرهنگی، حفاظت از ساحه سبز و سرخ داده است. به‌نظر می‌رسد حکومت محلی بامیان در تطبیق قانون و نهادینه‌سازی قانونمندی به‌خصوص در همین مورد مشخص کمی عجولانه و نسنجیده عمل کرده است.

همان‌گونه که در مقدمه بالا یادآوری گردید، ادارات ذیربط می‌بایست نخست از همه ضرورت موجودیت ماسترپلان فرهنگی در بامیان و محدوده مربـوط به آن، نقش موسسه علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد (یونسکو) در حفاظت از ساحات تاریخی-باستانی و حیطه صلاحیت‌ها و مسئولیت‌های این سازمان، اهمیت داشتن پلان شهری برای ساخت و ایجاد ساحات مسکونی، تجارتی، صنعتی و … مطابق به معیار‌های موجود ملی وبین‌المللی و ضرورت داشتن فضای سبز در محدوده فضای شهری و مسایلی از این دست را به‌گونه وسیع، گسترده و قابل فهم برای تمام افراد جامعه بامیان، آگاهی‌بخشی می‌کرد تا مـوضوعات یادشده برای مردم وضاحت می‌یافت و آن‌گاه زمینه تطبیق و عملی‌سازی قانون به‌خودی خود جنبه عملی می‌یافت.

اطـلاع‌رسانی به موقع و در آغازین ماه‌های ترتیب و تصویب ماسترپلان فرهنگی می‌توانست حداقل سه امتیاز بسیار ویژه و سودمند در پی داشته باشد. یکی این‌که مردم با درک موضوع و آگاهی از جریان، به‌گونه خودسرانه دست به اعمار منازل غیرقانونی و غیرپلانی نمـی‌زدند و هزینه‌ها و مـصارف زیادی را متحمل نمی‌شدند و دوم این‌که اختـلافات و جنجال‌های بیهوده و ضایع‌کننده وقت و منابع، میان مردم و حکومت پدید نمی‌آمد و سوم این‌که پلان ترتیب‌شده و پیش‌بینی‌شده معیاری شهری، با دقت و به‌طور اصولی به‌سوی تطبیق شدن به‌پیش می‌رفت.

آن‌چه واضح وقابل لمس است، عدم آگاهی مردم بامیان از مسایل ذکرشده در فوق می‌باشد، در حدی که تعداد زیادی از مردم بامیان تاکنون از ماسترپلان فرهنگی تعریف حتی ابتدایی در دست ندارند و محدوده شامل آن را و نیز اهمیت و ضرورت وجود و تطبیق این پلان را به‌هیچ‌وجه درک نکرده‌اند.

میزان اهمیت حفاظت از آثار باستانی و تاریخی بامیان تا الحال وضاحتی برای مردم بامیان ندارد و این‌که سازمان یونسکو با چه هدف و منظوری ساحاتی را در بامیان به‌خود اختصاص داده است تا هنوز برای خیلی‌ها بسیار مبهم است. بسیاری از مردم بامیان نقش سازمان یونسکو را با اشغال سرزمین‌شان توسط اشغال‌گران خارجی به اشتباه گرفته‌اند و آن را به‌منزله از دست‌رفتن سرزمینی که مردم بامیان صاحب اصلی آن می‌باشند می‌پندارند.

بامیانی‌ها هنوز نمی‌دانند که داشتن ساحات شهری مطابق با پلان‌های دقیق و حساب‌شده با معیارهای انجنیری و تخنیکی، چه مزیت‌هایی را برای زندگی آینده آنان خواهد داشت. مردم بامیان تا هنوز نمی‌دانند که ساحات سرخ و سبز و زرد، چه بار مفهومی‌ای را با خود حمل می‌کنند و مسئولیت آنان به‌عنوان شهروندان در این میان چیست.

افزون براین، جامعه بامیان آگاه بر این نیست که تا چه اندازه حق دارند تا از زمین‌های حتی شخصی و میراثی‌شان آن‌گونه که می‌خواهند با صلاحیت مطلق استفاده کنند و ادارات دولتی تا چه حد صلاحیت و حق مداخله را دارد. بنابراین، هنگامی که مردم در خلای معلوماتی به‌سر می‌برند، عدم تطبیق قانون تقصیر و گناه کی می‌تواند باشد؟