قسمت نخست:
پُست در لغت به معنای ”پسا“ است و بنایر این ترجمهی پستمدرنیزم میشود ”پسامدرنیزم“، ولی چنین ترجمهای ما را شدیدا به انحراف خواهد کشاند. برای همان، در این نوشتار به واژه پستمدرنیزم اتکا کردهایم. در مورد آغاز پستمدرنیزم اختلاف فراوان است و بعضیها حتا آن را به دوره روشنگری نیز رساندهاند. پستمدرنیزم تقریبا در تمام رشتهها دخیل شده است، هرچند نقش آن در بعضی رشتهها شدید و در عدهای دیگر کمتر محسوس است. حضور پستمدرنیزم در رشتههایی چون انجینیری ساختمانی، تحلیل سیستمهای کمپیوتری، جنگلداری، تجارت، مدیریت، روابط عمومی، علوم سیاسی، حقوق، اداره عامه و بالاخص در بخشهای ادبیات شدیدا محسوس و نمایان است (Naugle, 1992). جستجوی تاریخ دقیق شروع پستمدرنیزم شاید بسیار مشکل، اگر نه محال، باشد ولی آرنولد توینبی (مورخ مطرح انگلیسی) در کتاب معروف خود ”بررسی تاریخ جهان“ دورهبندیای را، برای جهان غرب، ذکر کرده که طرفداری دارد.
توینبی در جلدهای هشتم و نهم کتاب خود چنین تقسیمبندی انجام داده است: دوره تاریک (1075-675)، قرون وسطی (1475-1075)، دوره مدرن (1875-1475) و بعد از آن را دوره پستمدرن دانسته است (Wakchaure, 2012).
واضح است که این دیدگاه مخالفان زیادی نیز داشته باشد، خصوصا با توجه به این نکته اساسی که واژه پستمدرنیزم، حداقل تا پایان جنگ جهانی دوم، شایع و مقبول نبود و دههی 1950 میلادی بود که این واژه
در ادبیات جا باز کرد و در اواخر قرن بیستم، تقریبا در همهجا، شایع شد، ولی توینبی برای این تقسیمبندی خود دلیل دارد و مهمترین دلیل وی آن است که از 1875 به بعد، به نظر او، جهان غرب به دام نسبیتگرایی و خردگریزی افتید (Wakchaure, 2012). نکته مورد وفاق در میان پستمدرنیستها رابطه پستمدرنیزم با مدرنیزم است، ولی متاسفانه در مورد نحوه این ارتباط اختلاف شدید است. این رابطه میتواند به معنای تداوم، رد و یا هم اختلاف با مدرنیزم باشد، اما در هر صورت شما اولا نیازمند درک مدرنیزم هستید و تا زمانی که این امر محقق نشده است، امکان فهم پستمدرنیزم نیز فراهم نیست. با عنایت به این نکته که مدرنیزم خود دارای تعادیف متعدد و حتا متضاد است، راه دشوارتر میگردد و اگر بر این دشواری، این پیچیدگی را نیز بیفزاییم که تداوم یا رد آن چگونه، بر چه مبنا و از کدام دید/بخش صورت گرفته و یا چگونه اختلاف وجود داشته/دارد، بحث تقریبا محال مینماید. با اینهمه، در این نوشتار میکوشیم که پستمدرنیزم را درک کنیم، یا حداقل با آن آشنا شویم.
از لحاظ منطقی، تعریف آن است که جامع افراد و مانع اغیار باشد. باورمندی به قابلیت تعریف دانستن پدیدهها بر دو پیشفرض استوار است: جامعیت و یقین. جامعیت خود بر این پیشفرض متکی است که مرز مشخص و واضحی میان پدیدههای متفاوت وجود دارد و نیز اینکه این تفاوت باثبات است، بهنحوی که میتوان یک پدیده را ذیل یک مفهوم خاص تعریف و محدود کرد. از دیگر سو، یقین مبتنی بر این باور است که میتوانیم به درک ماهیت پدیدهها نایل شویم و این خود بر این پیشفرض تکیه دارد که عقل و خردِ انسانی میتواند امری را بطور نسبتا درست و کامل درک کند. ولی پستمدرنیزم علیه جامعیت و یقین عَلم طغیان برداشته است. پستمدرنیزم به وجودِ مرز مشخص میان پدیدهها باور ندارد و به تداخل (وجود ویژگیهای مشترک میان پدیدههای همسان – چیزی که ویتگنشتاین آن را نظریه بازیها نامید) بیشتر نظر لطف دارد. در مقابل، جامعیت و فراگیری (همهگیری) را نیز لاف مدرنیزم و روشنگری میداند و دستنیافتنی، و بهخاطر همان ”اجزا“ تنها امریست که، ظاهرا، به آن باور دارد (Hassan, 1986). علاوه بر آن، پستمدرنیزم شک را مبنا قرار داده است و دیگر به یقین باوری ندارد. شکگرایی دیگر نه یک روش علمی بلکه، در پستمدرنیزم، مبنای پارادایم علمی است که یقین، و بالتبع حقیقت، را دستنیافتنی و، به نظر اکثر پستمدرنیستها، توهم میداند. ایهاب حسن، یکی از مطرحترین پست مدرنیست ها، تا آنجا پیش میرود که میگوید دنیای ما پرداختهی ابهام و نامعینی است (Hassan, 1986).
حال که به این نتیجه رسیدیم که در چارچوب پستمدرنیزم امکان تعریف کردن فراهم نیست، چه باید کرد؟ شاید مناسبترین راه، رو آوردن به روشی باشد که خود پستمدرنیستها آوردهاند؛ یعنی بررسی مصادیق و مولفههای یک پدیده. ایهاب حسن نیز، وقتی که میخواهد پستمدرنیزم را تعریف کند – که آنرا ممکن ولی بسیار مشکل میداند، به آن رو آورده است و یازده مولفه برای پستمدرنیزم برشمرده است. با توجه به دلایلی که قبلن ذکر کردیم، چنین به نظر میرسد که امکان تعریف کردن پست مدرنیزم در پارادایمی که پستمدرنیزم آن را ایجاد کرده، فراهم نیست. با توجه به این نکته اساسی، هرچند کار ما و حسن ظاهرا شبیه جلوه میکند، ولی با توجه به اختلاف اساسیِ مبنایی و نیز غایی، بالتبع مصادیقی متفاوت از ایشان در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرد. علاوه بر جزگرایی (جامعیتگریزی) و شیفتگی به نامعینی و ابهام، موارد دیگر که مولفههای اساسی پستمدرنیزم هستند، به نوبت، بطور بسیار مختصر، معرفی میگردند.
26 دسامبر 2024
11 ژانویه 2025
31 ژانویه 2025
9 نوامبر 2024