9 فوریه 2021  
 سلیمان احمدی  

بررسی عوامل ایجاد انگیزش در منابع بشری

بررسی عوامل ایجاد انگیزش در منابع بشری

مدیریت منابع بشری در ساختار نظام مدیریت سازمانی، به‌‌عنوان مهم‌ترین و کلیدی‌ترین عنصر شناخته می‌شود و حتی بر ضرورت تشکیل و ایجاد بخش منابع بشری به‌عنوان نخستین گام آغازبه‌کار سازمان‌ها و نهادها تاکید می‌شود.

بحث مدیریت منابع بشری هم به طبع، عناصر مهم و حیاتی زیادی را در خود جای داده است که روی سخن در این سطور  با مقوله «انگیزش» به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین مباحث در مدیریت منابع بشری می‌باشد.

«انگیزش» عاملی اصلی تحرک‌بخشی به نیروی انسانی و ابزاری نهایت مهم و تعیین‌کننده و سرنوشت ساز، در جهت به‌کارگیری و به‌کاراندازی توانایی‌ها و مهارت‌های بالقوه افراد و استفاده درست و موثر از استعدادهای نهان در افراد شامل گستره سازمان‌ها و نهادها به‌شمار می‌رود. از این رو می‌توان گفت؛ «انگیزش» منحیث یک شیوه اصولی، علمی دقیق برای رسیدن به اهداف سازمانی و دستیابی به استراتیژی و مقاصد می‌باشد.

شکل‌گیری «انگیزش» متاثر از عوامل زیادی خواهد بود که اهم آن در ذیل به تشریح و تفصیل گرفته می‌شود:

1- محیط انسانی و عاری از تبعیضات و نابرابری‌ها و نخستین برخورد و واکنش مدیر درجه اول -کسی که در راس هرم مدیریتی قرارداد- و سایر کارکنان، در اوایل ورود و استخدام افراد در سازمان، بدون شک منحیث اولین گام در جهت جلب رضایت و توجه کارکنان، تاثیرگذاری خاص خود را دارد، زیرا کارکنان با نخستین ورودشان به سازمان، همه‌چیز را با آرامش می‌نگرند و تمام زمینه‌ها را با تمام ابعادشان به‌دقت زیر نظر دارند تا آینده کاری‌شان را با در نظر داشت محیط و عکس‌العمل‌های همکاران، تصور کنند.

هنگامی که احساس آرامش، صمیمیت، دوستی و محبت در محیط سازمان برای کارکنان ایجاد گردد، افزایش رضایت شغلی به‌میان می‌آید و انگیزه کاری در کارکنان رشد می‌یابد.

2- میزان مزد، پرداخت‌های ضمنی، وسایل و ابزاری کار لازم، مصئونیت و حفظ صحت و سلامتی، بهداشت، اضافه‌پرداخت، منظوری رخصتی‌های به موقع و هنگام نیاز و مزد تشویقی و مساعدتی، نیز از موارد مهمی هستند که انگیزه کار بیشتر و تداوم کار با همت بالاتر و با علاقه زیادتر را در کارمندان در پی دارد.

3- در نوع مدیریت فعلی در افغانستان، تمام حجم و سنگینی انجام کارها با تمام مسئولیت آن، بیشتر متوجه کارکنان پایین‌رتبه می‌باشد، اما اعتبار، صلاحیت، افتخار و امتیازات آن منحصر به کارکنان عالی‌رتبه است. بنابراین، راه دیگری برای انگیزش کارکنان، نام بردن از آنانی است که در انجام کارها سهیم بوده‌اند و نقش اجرایی برجسته در اجرای کارها را داشته‌اند. بسا واضح و طبیعی است که کارکنان با دیدن و شنیدن و خواندن نام خود در کنار اسامی بزرگ‌تر، حس بزرگ شدن، مهم بودن و مطرح شدن می‌کنند و به‌نحوی به انجام کارهای بیشتر و بزرگ‌تر می‌اندیشند.

برخورد یکسان و عادلانه با تمام کارکنان، متناسب با شایستگی، کارکرد، مهارت، رفتار و حجم کاری که انجام می‌دهند و پرداخت امتیاز به آنان با در نظر داشت همین مواد، به یقین که از موارد تشویق‌کننده کارکنان به‌حساب می‌آیند. با این روشن می‌توان از کار عالی و شایسته کارکنانی که لیاقت بالاتری دارند تقدیر به‌عمل آورد و کارکنان سهل‌انگار،کم‌کار و بدون علاقه را به تحرک واداشت.

4- ایجاد فضای رقابتی سالم به‌منظور فراگیری دانش و مهارت و ارتقای کمی و کیفی سطح اجراات کارکنان و جبران آن با انواع وسایل مادی و معنوی متناسب و معرفی کارکنان برتر و شایسته با برگزاری محافل و مجالسی که در آن تعدادی از کارکنان اداره و بیرون از اداره، حضور به‌هم رسانیده‌اند، نیز امریست که در انگیزش کارکنان نقش به‌سزایی دارد.

5- تفویض صلاحیت‌های مرتبط به وظیفه طبق لایحه وظایف (توجه شود تا صلاحیت‌های کاری کارکنان از آنان گرفته نشود) و حتی سپردن کار های مهم‌تر و بیشتر، در صورت موجودیت مهارت و توانایی در کارکنان، منجر به ایجاد تحرک و انگیزه در آنان می‌شود.

6- و در نهایت آموزش تخصصی، به‌خصوص فراهم‌آوری زمینه بازدید کارکنان از روند کاری در سازمان‌های مشابه در کشورهای پیشرفته و متمدن را می‌توان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در انگیزش کارکنان نام گذارد، زیرا کارکنان با مشاهده و ملاحظه کارکنان آن کشورها، آن را با وضعیت موجود و توانایی‌های خویش به مقایسه می‌گیرند و تلاش می‌ورزند تا با استفاده از حس رقابتی که در ذات انسان‌ها وجود دارد، در حد امکان هم‌گام و هم‌قطار با آنان به‌حرکت درآیند.