31 دسامبر 2020  
 محمدزمان احمدی  

افزایش ناامنی در بامیان؛ دلایل و عوامل

افزایش ناامنی در بامیان؛ دلایل و عوامل

بامیان با آن‎که در بیست سال گذشته نمونه بی‌مانندی از صلح‌جویی، مدنیت‌خواهی، هم‌پذیری و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در پرتو امنیت و آرامش بوده است، از چندی بدین‌سو تشدید فزاینده تهدیدات امنیتی در مرزهای خود با مناطق ناآرام را تجربه کرده و شاهد وقوع چندین رویداد تروریستی بوده است.

در چهارم ماه گذشته، دو انفجار در دو محل مزدحم در بازار این ولایت صورت گرفت که منجر به کشته شدن ۱۸ تن و زخمی شدن نزدیک به ۶۰ نفر دیگر گردید. پیشتر از آن، طالبان حمله گروهی سنگینی را بر پاسگاه‌های‎ نیروهای امنیتی در ولسوالی شیبر بامیان سازمان‌دهی کردند که در نتیجه آن چند تن از نیروهای امنیتی این ولایت کشته و شماری هم زخمی شدند.

بامیان برای نخستین بار در نزدیک به دو دهه گذشته، شاهد رویدادهای تروریستی بزرگی بود، در عین حالی که طالبان موفق به حمله بر نزدیک‌ترین ولسوالی به مرکز بامیان با میزان گستردگی بی‌سابقه‌ای شده بودند. این گونه رویدادها و حملات در کنار از سرگیری قتل و کشتار مسافران مناطق مرکزی و گروگان‌گیری از آن‌ها در مسیرهای منتهی به بامیان، گویای این حقیقت است که تلاش‏‌های جدی در جریان ‎‌‌است تا دامنه ناامنی‌ها‎ به این ولایت نیز کشانده شود.

حال و با این وضعیت چیزی که مهم است و نباید از آن غفلت کرد، سنجش و اتخاذ تدابیر شدیدتر امنیتی به خصوص در نواحی مرزی بامیان با ولایت‌های ناامن هم‌جوار است. تحقق این امر و حفظ امنیت بامیان اما با چالش‌ها و موانع متعدد مواجه است که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌گردد:

یکم؛ تشکیل پلیس در تمام هشت واحد اداری بامیان به تعداد محدودی که نه جنگ دیده‌‏اند و نه هم آموزش کافی، خلاصه می‌گردد. با درنظرداشت اینکه شمار بیشتر این نیروها به تامین امنیت مرکز بامیان گماشته شده‌اند، با یک حساب سرانگشتی می‌توان تعداد نیروهای امنیتی مستقر در هر ولسوالی این ولایت را کم‎تر از صد نفر دانست. بدین لحاظ حفاظت از این ولسوالی‌ها و تامین امنیت آن‌ها، چنانچه طالبان به حملات خویش ادامه دهند، کاری دشوار خواهد بود.

دوم؛ نیروهای امنیتی بامیان مجهز به تسلیحات نظامی مدرن مورد نیاز نیستند و از همین رو موفق به دفع به موقع حملات طالبان و عقب راندن آنان نمی‌‎شوند. تنها سلاح‌هایی ‎که این نیروها در اختیار دارند کلاشینکوف و نهایتا پیکا و راکت‌انداز ‎ است. مسلم و طبیعی است که وجود چنین مشکلی بدون این که طی چندین سال اقدامی برای رفع آن انجام شده باشد، نخست از همه روحیه نیروهای امنیتی را تضعیف کرده و از توان دفاعی آنان می‌کاهد.

سوم؛ عملکرد کند نیروهای امنیتی بامیان نیز به عنوان یک مشکل جدی همواره در میادین نبرد با طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی، از این نیروها قربانی گرفته است. این نیروها در اغلب موارد مجبور شده‌اند تا ساعت‌ها با چند خشاب محدود فشنگ مقاومت کنند تا حداقل قوای پشتیبانی زمینی به کمک‌شان برسد. اوضاع زمانی وخیم‌تر می‎شود که امکان اعزام نیروی کمکی از طریق زمین وجود نداشته باشد و برای حمایت هوایی نیز هیچ‌گونه امکاناتی در دسترس نباشد. تداوم این مشکل از یک‎سو منجر به افزایش تلفات نیروهای امنیتی شده و از جانب دیگر فرصت را برای تکرار حملات طالبان مساعد خواهد کرد.

چهارم؛ ضعف هماهنگی میان نهادهای امنیتی که در مواردی از عدم شناخت درست آنان از وظایف و مسئولیت‌های‌شان ناشی می‌گردد و مورد قبلی نیز از آن تاثیرپذیر است، مسبب نادیده‌انگاری خطراتی می‌شود که بامیان را تهدید می‌کند. این موضوع که نقطه ضعف بزرگی برای نیروهای امنیتی به حساب می‌رود، این امکان را به طالبان و سایر شورشیان می‌دهد که نقشه‌های جدید و دقیقی را برای نفوذ به بامیان طرح کنند. در این صورت، فعالیت‌های تخریب‌گرانه آن‌ها در آینده با آمادگی بیشتری انجام خواهد شد و به همان پیمانه مقابله و جلوگیری از آن سخت‎تر.

با این حال پایداری امنیت در بامیان بستگی مستقیم به اراده و اقدامات دولت در برطرف‎سازی این مشکلات دارد. توجه یا عدم التفات به این مشکلات، هم میزان صداقت و تعهد دولت نسبت به مناطق امن کشور را مشخص می‌سازد و هم چگونگی اوضاع امنیتی آینده بامیان را تعیین خواهد کرد. بنابراین، اگر در دولت اندک تمایلی به حفظ امنیت و حاکمیت قانون در ساحات امن به شمول بامیان وجود داشته باشد، باید بدون ضیاع زمان آنچه لازم است را برای تقویت استحکامات امنیتی و تدافعی این ولایت انجام دهد. اجرای طرح‌های موجود از قبل مانند ایجاد یک قول اردو در بامیان که به تکرار از سوی شهروندان این ولایت مطرح شده و یا حداقل فراخواندن نیروهای قطعه ۳۰۰ نفری‌ای که برای تامین امنیت بامیان ایجاد شده بود، اما در حال حاضر در برخی دیگر از ولایت کشور مستقر شده‎اند، می‌تواند دولت را در ادای مسئولیتش در این زمینه کمک و یاری رساند.