افغانستان در شرایط فعلی اوضاع و احوالات نامناسبی را نسبت به مسایل سیاسی چند مدت اخیر سپری میکند؛ صلح طالبان با دولت و ملت، انتخابات ریاست جمهوری جنجالبرانگیز و دودستگی میان عبدالله عبدالله و محمد اشرف غنی عملن بالای پروسه صلح و انتخابات تاثیرات منفیای را گذاشته است. به باور آگاهان مسایل سیاسی؛ صلح زمانی بهوجود میآید که در قدم نخست ایجاد تفاهم میان حکومت، مردم و سیاسیون در اولویت کاری حکومت قرار گیرد تا از این طریق طرفهای درگیر و سیاسیون بتوانند به اجماع ملی برسند و با اهمیت دادن به توافق صلح، با روحیه ملی، هدف مشخص، پلان و برنامههای همهشمول؛ حکومت، سیاسیون و احزاب سیاسی را با طرحی اجمالی از سوی دولت و ملت افغانستان به پای میز مذاکره با طالبان بکشاند. اما؛ متاسفانه طالبان، حکومت، سیاسیون، شرکا و رقبای بینالمللی در افغانستان، صلح را در انحصار خود گرفتهاند. صلح طالبان با حکومت افغانستان حداقل با دو عامل مهم مطالعه و بررسی میشود:
1- عامل خارجی:
تا اکنون مذاکرات صلح با طالبان در کشورهای خارجی و همسایگان افغانستان است. کشورهای بیرونی در زمینه رقابت برای تامین منافع کشورشان بر علیه هم از خاک افغانستان استفاده میکنند. ما در این اینجا میتوانیم پاکستان و آمریکا را به عنوان مهمترین عوامل خارجی در راستای تامین صلح افغانستان قلمداد کنیم، دو کشور مهم، همپیمان، با دو رویکرد متفاوت که در قبال منافع کشورشان در سیاست روز افغانستان نقش عمدهای را بازی میکنند. پاکستان که به عنوان بانی اصلی طالبان در منطقه شناخته میشود. به نقل از بینظیر بوتو «درشکلگیری طالبان، پاکستان تنها نبوده است؛ نقش سفیر انگلیس و آمریکا تاثیر مستقیم داشته است.» دراین راستا میتوان گفت: پاکستان یگانه کشوری است که دست باز در مسایل سیاسی و اجتماعی افغانستان تا امروز را داشته و حمایت آشکار پاکستان از طالبان در لانههای امن تروریستی و پنهان در آن کشور تا فرستادن آنان به خاک افغانستان در طی 19 سال اخیر، نشان دهنده بیثباتی این کشور در زمینه مذاکرات صلح افغانستان و خواست منافع سیاسی پاکستان است.
محصول پاکستان در طی 19 سال اخیر؛ پرورش تروریستان بهوسیله اندیشه طالبانی بوده است که این اندیشه حداقل از دو منبع سرچشمه میگیرد:
1- سنت ها و باورهای قبایل پشتون
2- تعالیم و باورهای مکتب دیو بندی هند
نقش جمعیت العلمای دینی را نمیتوان در شکلگیری و حمایتهای سیاسی و فکری از طالبان، نادیده گرفت. بیشتر طالبان علوم دینی اهل سنت که اینک از رهبران این جنبش هستند؛ در مدارس مربوط به جمعیت العلماء تحصیل کردهاند. ارتباط فکری طالبان با آموزههای دینی مکتب دیوبندی، از طریق این جمعیت به انجام رسیده است. پس پاکستان نقش بارز و موثری را در راستای ایجاد صلح با طالبان دارد. اگر اراده و تصمیم بیدریغ پاکستان برای آوردن صلح در افغانستان وجود داشته باشد؛ پاکستان با استفاده از جمعیت العلماء، نقش سیاسی و فکری طالبان را در قبال افغانستان تغییر داده و این گروه را برای ایجاد صلح وادار میسازد. این امر تنها میتواند یکی از منابع طالبانی را در افغانستان مهار سازد. اما؛ بخشی از طالبانی که با سنتها و باورهای قبیله پشتونها اجین شده است؛ مهار و کنترل آنها ناممکن بهنظر می رسد.
در ادامه، آمریکا که به عنوان شریک استراتیژیک افغانستان به حساب میآید؛ در تشکیل دولت طالبان نقش اساسیای را بعد از پاکستان دارد تا از طریق افغانستان نفت و تیل آسیای میانه را به پاکستان و از آنجا به کشورشان انتقال دهد. آمریکا بعد از حادثه 11 سپتمبر به بهانه محو و نابودی القاعده و تروریستان در افغانستان حضور نظامی یافت و به نظر میرسد که آمریکا طی 19 سال حضور در افغانستان، در قبال طالبان ناکام بوده است. این امر نشان دهنده بیتوجهی به صلح در افغانستان و تبیین کننده حمایت مستقیم از طالبان است. افغانستان در تاریخ معاصر خود شاهد رقابت دو کشور برای سب منافع بیشتر بوده است؛ یکی انگلیس و دیگری روسیه که کارنامههای هر دو کشور در قبال افغانستان مشخص است. بهخصوص کشور روسیه که پلان، طرح و سیاستگذاری توسعهای را در کشور داشت و آن را نیز عملی کرد. بعد از آن در افغانستان چندین کشور با منافع متفاوت وارد سیاستگذاری این کشور شدند که در نتیجه، هیچ یک از این سیاستگذاریها بهنفع ملت و مردم افغانستان نبوده، بلکه به ضرر این کشور تمام شده است. اخیرا تنشی که میان آمریکا و ایران در عراق بهوجود آمد؛ زمینه مذاکرات صلح در افغانستان را مختل ساخت. طالبانی که وابسته به ایران و آمریکاست بهصورت چندبعدی مورد حمایت قرار میگیرند. به گفته کارشناسان مسایل سیاسی؛ دلیل سقوط هواپیمای آمریکایی در غزنی، شلیک موشک توسط طالبان تحت حمایت ایران بوده است. این امر نشان دهنده تشدید تنشها میان امریکا و ایران است. بنابراین، میتوان گفت، تا زمانیکه پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان همچنان باقی بماند؛ ایران طالبان را در افغانستان مورد حمایت خود قرار خواهد داد.
2 – عامل داخلی:
در عامل داخلی؛ احزاب سیاسی، سیاسیون و حکومت شامل هستند. سیاسیون و بازیگران سیاسی در افغانستان، رفتار قابل پیشبینی ندارند. رفتار سیاسی قابل پیشبینی برای حفظ ثبات ضروری است. سیاست برای نخبگان قدرتمند در افغانستان یعنی تلاش برای زنده ماندن؛ در تلاش برای زنده ماندن باید قدرت داشت. به این منظور که منابع قدرت را از چنگ رقیبان بیرون آورد. بازیگران سیاسی ثبات و نظم جامعه را برهم زده و برای بهدستآوردن قدرت از هر راهی تلاش دارند تا بتوانند منابع قدرت را در دست گیرند. دخالت این بازیگران سیاسی در امور حکومت درسالهای اخیر بیشتر بوده و نوع تقسیم حکومت هم مبتنی بر قدرت بازیگران سیاسی رقم خورده است، زیرا آنان برای بینظم ساختن کشور و برای دستیابی به قدرت نیازمند منبعی بزرگتر میباشند.
از سوی دیگر بیشتر سیاسیون در افغانستان برای حفظ قدرتشان، از طالبان برای نابودی رقیب و برای بهدست آوردن قدرت بیشتر در درون نظام حمایت میکنند. این عمل برای بینظمی داخلی، جنگ، ترور و انتحاری در شهرها و ولایات بسیار موثر و قابل توجه بوده است. در چنین شرایطی که نیازمندی به صلح واقعی در کشور بیشتر از هرچیز دیگری احساس میگردد، سیاسیون باید پلان سیاستگذاری خود را مبتنی بر منافع ملت و مردم قرار بدهند. تا زمانیکه بازیگران سیاسی شیوه سیاست قابل پیشبینی مبتنی بر منافع ملت را در پیش نگیرند، زمینههای ایجاد اجماع ملی به چالش کشیده خواهند شد.
عامل تاثیرگذار دیگر در زمینه مذاکرات صلح، دو دستگی میان عبدالله عبدالله و محمداشرفغنی یعنی شرکای 50% فیصدی در حکومت وحدت ملی میباشد. در هفتههای گذشته، در قدم نخست ما از طریق رسانهها شاهد جنجالی شدن مذاکرات صلح حکومت با طالبان بودهایم. خواست طالبان برای کاهش خشونت و خواست حکومت افغانستان برای آتشبس، جنجالهایی را میان حکومت و طالبان بهوجود آورد. پس از آن، دودستگی میان رهبران حکومت ملی را بهمیان آمد؛ بهگونهای که غنی تاکید بر آتشبس و عبدالله طرفدار صلح کامل و بدون پیششرط با طالبان بود. این امر جنجالها و تنشها را در رهبری حکومت ملی را رقم زد و زمینه انجام مذاکرات صلح با طالبان را به چالش کشید. به باور نگارنده، افغانستان در شرایط کنونی اگر نتواند به یک اجماع ملی برسد، صلح واقعی را در کشور تجربه نخواهیم کرد. تامین صلح واقعی زمانی امکانپذیر است که دولت و ملت با عزم راسخ و با قوت فولادین درکنار هم بایستند و دست یکدیگر را بهگرمی بفشارند.
30 نوامبر 2024
1 دسامبر 2024
21 نوامبر 2024
9 نوامبر 2024