4 دسامبر 2024  
 ستاگیدیا  

عوارض و تأثیرات منفی افزایش مالیات بر شهروندان

عوارض و تأثیرات منفی افزایش مالیات بر شهروندان

عده‌ای از دولت‌ها گاهی دست به بالابردن میزان مالیات بر عایدات شهروندان می‌زنند و ازین طریق می‌خواهند چشمه‌های عایداتی شان را افزایش دهند تا در نتیجه بتوانند هزینه‌های دولت را تامین و از زیر بار فشار مدیریت مالی نهادهای دولتی خارج شوند. این اقدام، اگرچه به عنوان ابزار موثری برای افزایش درآمدهای دولت و تأمین منابع مالی برای پروژه‌های عمومی استفاده می‌شود، اما در سوی دیگر می‌تواند پیامدهای منفی قابل توجهی برای شهروندان به همراه داشته باشد و آسیب‌هایی را به آن‌ها وارد آورد. این تأثیرات به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی افراد و اقتصاد جامعه اثر می‌گذارد. در این نوشتار کوتاه، به بررسی برخی از مهم‌ترین عوارض و پیامدهای منفی افزایش مالیات بر شهروندان و اقتصاد جامعه می‌پردازیم.

کاهش قدرت خرید مردم

یکی از اولین و مستقیم‌ترین تأثیرات افزایش مالیات، کاهش قدرت خرید شهروندان است، زیرا با افزایش مالیات بر درآمد، مصرف‌کنندگان باید درصد بیشتری از درآمد خود را به دولت به عنوان پرداخت کنند. این امر باعث کاهش پولی می‌شود که برای هزینه‌های ضروری مانند خوراک، مسکن، آموزش و بهداشت باقی می‌ماند. در نتیجه، میزان درآمد و عواید خانوارها کاهش می یابد و آنان ممکن است مجبور شوند از کیفیت زندگی خود بکاهند؛ یا برای تأمین نیازهای اساسی خود به بدهی روی آورند. به تعبیر دیگر، با افزایش مالیات، خانواده‌ها دیگر قادر نخواهند بود، کالاهایی را که قبلا می‌خریدند، تهیه کنند و در نتیجه سفره خانواده‌ها خالی‌تر از گذشته گردیده و زندگی شان با دشواری‌های بیشتری روبرو خواهد شد.

افزایش نابرابری اقتصادی

افزایش مالیات‌ها در کنار تاثیرات عمومی که دارد، می‌تواند به ویژه برای اقشار کم‌درآمد جامعه تأثیر منفی بیشتری داشته باشد. اگر مالیات‌ها به صورت یکنواخت اعمال شوند، افرادی که درآمد کمتری دارند مجبور خواهند بود درصد بیشتری از درآمد خود را پرداخت کنند، در حالی که افراد با درآمد بالا تأثیر کمتری احساس می‌کنند. این موضوع می‌تواند نابرابری اقتصادی را افزایش داده و شکاف بین اقشار فقیر و ثروتمند را بیشتر کند. به این معنی که

تضعیف فعالیت‌های اقتصادی

افزایش مالیات‌ها می‌تواند کسب‌وکارها و روند اشتغال را تحت فشار قرار دهد. زمانی که دولت مالیات بر شرکت‌ها یا مشاغل کوچک و کم‌سرمایه را افزایش می‌دهد، این کسب‌وکارها ممکن است ناگزیر شوند که بخاطر جبران خسارت ناشی از مالیات قیمت محصولات و خدمات خود را افزایش دهند. این امر می‌تواند منجر به کاهش تقاضا و کاهش سودآوری آن‌ها شود. در برخی موارد، کسب‌وکارها ممکن است مجبور به کاهش نیروی کار یا حتی تعطیلی و توقف کار و تجارت شوند که در نهایت نرخ بیکاری را افزایش می‌دهد.

کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری و نوآوری

سیستم‌های مالیاتی بالا می‌توانند سرمایه‌گذاران را دلسرد کنند. بدین معنی که وقتی سود بالقوه کاهش یابد، سرمایه‌گذاران و شاغلان در کسب‌وکارها ممکن است تمایلی به ریسک‌پذیری و ورود به پروژه‌های جدید و بزرگ‌تر نداشته باشند. همچنین، افزایش مالیات می‌تواند انگیزه کارآفرینان و مبتکران را برای توسعه فناوری‌های جدید کاهش دهد، چرا که ممکن است احساس کنند پاداش تلاش‌های آن‌ها به اندازه کافی نیست.

افزایش تورم و گرانی کالاها

افزایش مالیات‌ها می‌تواند به طور غیرمستقیم منجر به تورم شود. وقتی هزینه‌های کسب‌وکارها افزایش یابد، آن‌ها معمولاً از روی ناگزیری این هزینه‌ها را به مشتریان منتقل می‌کنند. این موضوع باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات می‌شود که در نهایت فشار بیشتری بر شهروندان وارد می‌کند.

افزایش اقتصاد زیرزمینی

افزایش مالیات‌ها ممکن است افراد و کسب‌وکارها را به فعالیت‌های غیرقانونی یا فرار مالیاتی سوق دهد. برخی ممکن است تلاش کنند تا درآمد خود را مخفی کنند یا از قوانین مالیاتی طفره بروند. این موضوع نه تنها باعث کاهش درآمدهای دولت می‌شود، بلکه به افزایش فعالیت‌های غیرقانونی و کاهش شفافیت اقتصادی نیز منجر می‌گردد. بنابرین افزایش مالیات درین حوزه، کاملا نتیجه معکوس می‌تواند بدنبال داشته باشد و به ضرر دولت و شهروندان تمام گردد.

کاهش رفاه روانی و اجتماعی

علاوه بر تأثیرات اقتصادی، افزایش مالیات می‌تواند فشار روانی زیادی بر شهروندان وارد کند. احساس بی‌عدالتی، نگرانی از آینده اقتصادی، و کاهش توانایی تأمین نیازهای اساسی می‌تواند به افزایش اضطراب، استرس و کاهش رضایت کلی از زندگی منجر شود. در بلندمدت، این عوامل ممکن است به مشکلات جدی‌تر اجتماعی، مانند افزایش جرم و جنایت، دامن بزند. شهروندانی که قادر به تامین هزینه‌های زندگی خود نیستند، ممکن است به افسردگی، اختلالات روانی و مشکلات روحی دچار شوند که پیامدهایی مانند قتل، خودکشی، خشونت‌های خانوادگی، طلاق و … به همراه داشته باشد.

بنابرین با وجود آنکه موجودیت سیستم مالیاتی به عنوان یک منبع حیاتی و مهم برای تأمین هزینه‌های عمومی و خدمات دولتی ضروری است، اما افزایش بی‌رویه و نسنجیده پیامدها و برایندهای ویرانگری را ممکن به دنبال داشته باشد. دولت‌ها باید تلاش کنند تا سیستم‌های مالیاتی عادلانه و متعادلی ایجاد کنند که هم بار مالیاتی به طور منصفانه توزیع شود و فشار کمتری بر اقشار آسیب‌پذیر جامعه وارد کند و هم در کنار آن، بخشی از هزینه‌های دولت نیز تامین گردد. علاوه بر این، شفافیت در نحوه استفاده از درآمدهای مالیاتی، مصرف کردن درآمد ناشی از مالیات در جهت رفاه و توسعه جامعه و نیز ارائه خدمات با کیفیت و موثر به شهروندان می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش داده و اثرات منفی افزایش مالیات را کاهش دهد.

<