3 آگوست 2024  
 محمدزمان احمدی  

ترور هنیه و رسوایی بزرگ امنیتی برای ایران

ترور هنیه و رسوایی بزرگ امنیتی برای ایران

کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی گروه فلسطینی حماس در داخل قلمرو ایران، آن‌هم در زمان برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید این کشور که به تبع تدابیر امنیتی در بالاترین حد ممکن قرار داشته است، حکایت از ضعف جدی در دستگاه امنیتی و استخباراتی ایران دارد و رسوایی بزرگی برای حکومت این کشور به شمار می‌آید.

توان و مهارت نهادهای امنیتی ایران، تا هنوز در ظاهر امر در حد و اندازه‌های بالایی تصور می‌شد و گمان می‌رفت که یکی از قوی‌ترین و نیرومندترین دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی منطقه باشد، اما ناتوانی این نهادها در کشف و خنثی‌سازی برنامه ترور اسماعیل هنیه، ذهنیت موجود نسبت به این نهادها را کاملا دگرگون کرده و همان تعبیر معمول ”ببر کاغذی“ را برای ایران به حقیقت نزدیک کرده است.

گرچند ناتوانی ایران در حوزه نظامی، با حمله وسیع اما ناکام این کشور به اسرائیل محرز گردیده بود. حمله‌ای که به دنبال تهاجم هوایی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در سوریه و کشته شدن چندین تن از دیپلمات‌ها و سران نظامی آن کشور، در میان موج بزرگی از تبلیغات رسانه‌ای و شعارهای دهن‌پرکن، سازمان‌دهی و راه‌اندازی شد، اما در نهایت نتوانست کارایی داشته باشد و کمترین خسارات و تلفات ممکن را برجای گذاشت. کارشناسان نظامی، این حمله ایران به اسرائیل را با سنجش نسبت میان هزینه‌های انجام عملیات و خسارات ناشی از آن، کاملا ناکام خواندند و آن را شکستی برای سپاه و ارتش ایران قلمداد کردند.

شکست دستگاه اطلاعاتی و کشفی ایران در تامین امنیت اسماعیل هنیه که یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های مورد حمایت آن کشور در منطقه به حساب می‌آمد و با توجه به جنگ جاری میان حماس و اسرائیل در غزه، می‌بایستی به گونه بسیار خاص در محراق تدابیر امنیتی قرار می‌داشت، نشان از موجودیت خلای بزرگ و ویران‌گر در دستگاه امنیت و اطلاعات ایران دارد.

از سوی دیگر، این احتمال نیز اخیرا قوت گرفته است که ممکن است شبکه‌های اطلاعاتی و استخباراتی غرب و اسرائیل در عمق نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران و اطلاعات ایران نفوذ کرده باشند. این امر که امکان آن نیز بالاست، بازهم ضعف جدی دیگری ازین نهادها را آشکار می‌سازد که ممکن است در آینده شاید نه چندان دور، با راه‌اندازی و اجرای چندین عملیات دیگر شبیه آنچه منجر به کشته شدن اسماعیل هنیه گردید، زمینه فروپاشی حکومت ایران را از درون دستگاه اطلاعاتی آن کشور فراهم آورد.

در شرایطی که ایران در زمان برگزاری مراسم تحلیف دکتر پزشکیان رئیس جمهور جدید آن کشور قرار داشت و به تبع با توجه به اینکه مهمانان خارجی زیادی نیز جهت اشتراک درین مراسم به ایران آمده بودند، شدیدترین تدابیر امنیتی با استفاده از تمامی نیروها و امکانات و تجهیزات موجود باید اعمال می‌گردید که قطعا چنین نیز بوده است، ترور یکی از مهم‌ترین مهمانان دعوت‌شده در مراسم تحلیف رئیس جمهور، آن‌هم در قلب کشور و در تهران پایتخت ایران، چیزی به جز ضعف و ناتوانی امنیتی را نمی‌تواند به نمایش بگذارد.

با توجه به آن‌که درین یکی دو سال اخیر در منازعه میان ایران و غرب و اسرائیل به وقوع پیوسته است، می‌توان ادعا کرد که برایند آن برای ایران چیزی به جز تحقیر و شکست نبوده است.

این کشور با تمام شعارهای گزاف و سنگین، نه قادر به گرفتن انتقام کشتن قاسم سلیمانی گردید، نه توانست حمایت آن‌چنانی از حماس انجام دهد و نه کاری برای جبران حمله به کنسول‌گری اش در دمشق و کشته شدن سرداران سپاه انجام داد. این در حالیست که آخرین حمله اسرائیل به داخل خاک ایران نیز با وجود آنکه تلفات و خساراتی بر پایگاه‌های نظامی این کشور داشت، بدون پاسخ باقی ماند و در سکوت سپری شد.

بنابرین به نظر می‌رسد ایران آن ابهت و اتوریته‌ای که از خود در منطقه و جهان ساخته بود را از دست داده و در حال فروپاشی می‌باشد.