12 مارس 2020  
 علی‌رضا خاوری  

آزادی طالبان: دروازه مذاکرات بین الافغانی؟

آزادی طالبان: دروازه مذاکرات بین الافغانی؟

محمد اشرف غنی سه شنبه همین هفته (یک روز بعد از ادای سوگند) فرمان ((عفو مجازات و رهایی)) را امضا کرد. مطابق این فرمان، 5 هزار جنگجوی طالب که در حبس دولت افغانستان قرار دارند، رها خواهند شد. رهایی این 5 هزار طالب، مطابق توافقنامه دوحه که بتاریخ 29 فبروری همین سال میان آمریکا و طالبان امضا شد، پیش شرط برای آغاز مذاکرات بین الافغانی می‌باشد.
هرچند اشرف غنی مدعی است که نه تنها از این 5 هزار جنگجوی طالب تعهد کتبی مبنی بر عدم بازگشت به صفوف جنگ اخذ خواهد شد بلکه بایومتریک آنان نیز گرفته خواهد شد؛ این تأکید جناب غنی شاید بیشتر از این بابت باشد که خود نیز می‌داند که رهایی این تعداد از طالبان به هیچ صورت به نفع مردم افغانستان و حتا شخص خود وی نیست.
ولی سوال اساسی اینجاست که آیا رهایی 5 هزار طالب واقعن دروازه مذاکرات بین الافغانی را خواهد گشود؟ به نظر می‌رسد که چنین نباشد. دلیل اول این است که این 5 هزار طالب، نیروهای مجرب، مسلکی و مهم هستند (لیست این 5 هزار طالب از طرف طالبان ارائه شده است و واضح است که اشخاص مهم و بدرد بخور را انتخاب کرده‌اند)، پس حال که طالبان 5 هزار نیروی مجرب، مسلکی و تازه نفس دارد، چرا باید شکست را قبول کرده و مذاکره کند؟ مسئله دوم که مهم‌تر است، این است که طالبان خوب فهمیده‌اند که آمریکا طرف اصلی است و دولت کابل چیزی جز مجری اوامر آمریکا نیست (واضح‌ترین مثال همین آزادی 5 هزار طالب)، حال وقتی‌که طرف اصلی در میز مذاکره است، چرا باید خود را تحقیر کرد و رفت با چند درجه پایین‌تر به مذاکره نشست؟
سوال اساسی‌تر این است که پیامدهای این امر چه خواهد بود؟
اولین پیامد که خیلی‌ها با آن موافق اند، شدت یافتن جنگ است. اضافه شدن 5 هزار نیروی تازه نفس، نه تنها که طالبان را از لحاظ کمّی قوی می‌سازد بلکه از لحاظ روحی نیز تاثیرات غیر قابل انکار خواهد گذاشت و آن‌ها را تحریک خواهد کرد تا تا در پی ایجاد سلطه بیشتر و از رون آن، باج‌گیری بیش‌تر برآیند.
پیامد دوم، که بی‌ربط با پیامد اول نیست، زیادتر شدن درخواست‌های طالبان خواهد بود. این درخواست‌ها نه تنها فعلی (از جمله آزاد سازی افراد بیش‌تر، خارج کردن نام رهبران طالب از لیست سیاه…) بلکه برای آینده نیز خواهند بود. نظر اکثریت صاحب نظران بر این است که مذاکرات صلح منتج به ورود طالبان به قدرت و سهیم شدن در اقتدار دولتی خواهد شد، طالبان شاید فعلن چندان سهم بزرگی نداشته باشند، ولی آنان با استفاده از نیروهای خود، بالاخص نیروهای تازه نفس، تلاش نهایی خود را خواهند کرد که سهم آن‌ها از قدرت بیش‌تر از آنچه باشد که فعلن در نظر است.
پیامد آخر اینکه مشکل است که طالبان در این نزدیکی‌ها آماده شوند که با دولت افغانستان مذاکره کند. چنین مذاکراتی حتا در صورت اتفاق افتیدن، سمبلیک و برای ضایع کردن وقت خواهد بود تا بتوانند با اعمال فشار بیش‌تر، سهم بیش‌تر به‌دست آورند.
پروسه صلح که در دوحه شروع شده است، روزی منتج به امضای توافقنامه صلح در افغانستان خواهد شد و روزی امضای توافقنامه (یا هر نام دیگری که داده شده باشد) یک طرف نماینده دولت افغانستان خواهد بود ولی محتوا توافقنامه یقینن چیزی خواهد بود که طالبان و آمریکا با هم توافق کرده‌اند و این‌که سهم و نقش دولت افغانستان و از آن مهم‌تر، مردم آن چقدر باشد، معلوم نیست و زمان مشخص خواهد کرد.