گردنشکنی“ و برخورد وحشانه و غیر انسانی ماموران پولیس ایران با یک نوجوان پناهنده و مهاجر افغانستانی، یکبار دیگر، نوع برخورد مردم و حکومت ایران با مهاجرین به خصوص پناهندگان افغانستانی را در معرض دید و قضاوت عمومی گذاشت.
رسانهای شدن جریان برخورد غیر قابل توجیه پولیس ایران با ”سید مهدی“، مهاجر افغانستانی ساکن تهران و بازخوردی که در فضای مجازی داشت، دولتمردان و مقامات ایرانی را وادار به واکنش کرد؛ واکنشی که طبق معمول به دنبال کتمان واقعیتهای تاریخی موجود است و همانند همیشه سرپوش گذاشتن بر روی عملکرد تبعضآمیز و غیر منطقی ایرانیان را دنبال میکند.
مقامات ایرانی ”مهاجرستیزی“ را ”پروژه بیگانگان“ عنوان کرده و از برادری، برابری و ارزشهای اسلامی مشترک در میان افغانستان و ایران یاد کردهاند. اینگونه اظهارنظرهای کتمان گرایانه البته که در میان دو کشور همسایه بسیار رایج است. در افغانستان نیز تمام آنچه به عنوان کاستی و معضلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود دارند، به خارجیها، بیگانگان و دیگران حواله میگردد و هیچگونه عامل داخلی مقصر و مسئول پنداشته نمیشود.
آنچه بر مهاجرین بیپناه آواره افغانستانی در ایران میگذرد و از سالیان دور بدینسو نیز معمول بوده است، بر هیچ کسی پوشیده نیست و به انکار آن به انکار خورشید در نیمهروز میماند.
کیست که نداند، یک شهروند افغانستانی در دادگاههای ایران، حتی حیثیت انسانی خویش را ندارد و از هیچگونه حقوق مدنی و انسانی برخوردارد نیست؟ آیا دستگاه قضایی ایران در اختیار بیگانههاست و آنان پروژه شان را اجرا میکنند؟
چه کسی میتواند انکار کند که شهروندان ایرانی بالاترین میزان خشونت، توهین، تحقیر، لت و کوب و فحش و دشنام را در برابر مهاجرین افغانستانی داشتهاند و دارند؟ آیا این نوع رفتار در لایههای مختلف جامعه ایران، متاثر از پروژه بیگانگان است؟
در همین یکی دو سال اخیر، چندینبار محلات مهاجرنشین در ایران، مورد حملات جمعی ایرانیها قرار گرفتند و خسارات زیادی را متحمل شدند. این ”بیگانگان“ تا چه حدی در میان ایرانیان نفوذ کردهاند که میتوانند تهاجم گروهی علیه مهاجرین را سازماندهی کنند؟
وضعیت اردوگاههای مهاجرین در ایران را که همه میدانند. شکنجه جسمی و روحی پناهندگان بازداشتشده در اولویت نخست مسئولین اردوگاهها قرار دارد. کمترین امکانات و تسهیلات زندگی را در اردوگاهها نمیتوان دید. وضعیت نظافت و بهداشت در پایینترین حد ممکن قرار دارد و سپری کردن چند شب در چنین محیطی، جهنم را زیستگاه بهتری در ذهن انسانهای اسیر در اردوگاه ترسیم میکند. با اینوجود، آیا اردوگاههای جمهوری اسلامی از سوی بیگانگان اداره میشوند که چنین روندی را محصول پروژه بیگانگان بدانیم؟
حتی در مرزها و فرودگاههای جمهوری اسلامی، نوع برخورد و مواجهه مسئولین و کارمندان با مسافرین افغانستانی نسبت به سایر مسافرین خارجی بسیار متفاوت است. اکثرا مسافرین افغانستانی را به دیده حقارت مینگرند و رفتار توهینآلود از خود نشان میدهند. آیا همه اینها ”پروژه بیگانگان“ است؟
با آنکه کاربرد واژه ”افغانی“ برای یک شهروند افغانستانی، به لحاظ ادبی نادرست است، اما این واژه از سوی تقریبا تمام ایرانیها به شمول رهبر جمهوری اسلامی برای مهاجرین افغانستانی استفاده میشود و بسیار آشکارا بار تحقیر و توهین را نیز با خود حمل میکند. آیا چنین عملکرد نژادپرستانه حتی از سوی خود آقای خامنهای، پروژه بیگانگان است؟
بهتر است، جمهوری اسلامی که ادعای رهبری جهان اسلام را دارد و همواره از ارزشهای اسلامی و انسانی یاد میکند، به جای متهم ساختن دیگران، کمی به فکر تطابق حرف و عمل خویش باشد، تا بیشتر ازین انسانیت و ارزشهای انسانی تحقیر و لگدمال نشود.
3 آگوست 2024