سلیمان احمدی
صلح، امنیت و آرامش، گم گشتهی عجیبی است که در تاریخ افغانستان، دههها و صدههاست در پی آن هستند و هرگز آنگونه که میخواهند به آن دست پیدا نمیکنند. گاهی در مقطعی کوتاه، آرامش و امنیت نسبی درین سرزمین نفرین شده حاکم میگردد که آنهم با گذر چندسالی آهسته و پیوسته جایش را به ناامنیها، وحشیگریها و قتل و خون میدهد و باز همان آش است و همان کاسه.
در آخرین تکه تاریخ، نزدیک به دو دهه پیش، طالبان رو به افول رفتند و سالیان کوتاهی، آرامش به شهروندان کشور لبخند میزد و نفسها دیگر در سینهها حبس نبودند و یا آنکه تند تند نمیزدند و نیمهشبها، کوچههای شهر و بیابانهای خشک و سوزان، سیل و قطاری از مهاجرین را در خود نمیدید، اما با تاسف که این وضعیت با گذشت سالیان کوتاهی تغییر کرد و یک بار دیگر، جنگ و خشونت کشور را در آغوش گرفت و تکرار تاریخ، بازهم آرامش و امنیت را از مردم گرفت و اینک شعلههای جنگ و انسان کشی، سراسر کشور را در حال بلعیدن است.
اکنون آمریکا و سایر کشورها پس از نزدیک به دو دهه جنگ با تروریستان بینالمللی در افغانستان، مصرف میلیاردها دالر و از دست دادن هزاران سرباز جنگی، به نظر میرسد که خسته شدهاند و توان ادامه جنگ و نبرد با شورشیان طالب و سایر نیروهای تروریستی را از دست دادهاند و به شدت با بهکارگیری تمام توان و ابزارهای در دسترس، بهدنبال اعمال فشار بالای طالبان برای تن دادن به مذاکره و ختم جنگ در افغانستان هستند.
تعیین نماینده خاص ایالات متحده آمریکا برای صلح افغانستان و تلاشهای مستمر و جدی اقای خلیل زاد در قالب چندین دور مذاکرات فشرده و دوامدار با طالبان برای رسیدن به نتیجه مورد نظر برای آمریکا که منجر به صلح میان طالبان و نیروهای نظامی این کشور گردید، نشان گر عزم جدی آمریکا برای تامین صلح در افغانستان به شمار میرود.
آنگونه که آمریکا و سایر کشوهای جهان، نه فقط بهخاطر مردم افغانستان که با هدف تامین امنیت کشورهای مطبوعشان به افغانستان آمدهاند تا بتوانند با سرکوب تروریستان درین کشور، امنیت را برای شهروندان خودشان فراهم آورند. حالا نیز منافع ملی کشورهای جهان و در راس آن آمریکا، در اولویت این مذاکرات قرار دارد. آمریکا در صورتی که بتواند ضمانت مهم و اجرایی را مبنی بر عدم به خطراندازی امنیت ملی آمریکا از سوی طالبان بدست آورد و آینده مطمئنی را برای کشور خویش رقم بزند، در زودترین فرصت ممکن حاضر به ترک افغانستان و خروج ازین کشور خواهد شد. بنابرین آمریکا، با توجه به این اصل که در مذاکرات بدون تردید باید چیزهایی را از دست داد تا چیزهای مهم تری را بدست آورد، در پی آن است تا با دادن امتیازاتی به طالبان و گروهک های همسو با آنان، ضمانت عدم حمله به منافع آمریکا را دریافت کرده و در ازای آن با خروج از افغانستان منافع خاصی را که درین کشور و منطقه متوقع هست، از دست بدهد تا بتواند ازین مخمصه دشوار که سالانه میلیاردها دلار هزینه مالی و تلفات دهها سرباز را بر آنان تحمیل میکند، خود را نجات دهد.
در سوی دیگر قضیه نیز، دولت افغانستان نیز مکلفت جدی دارد تا در قبال آوردن صلح و امنیت در کشور، هرچه جدی تر بهدنبال باز کردن راه مذاکره با طالبان و رسیدن به تفاهم با این گروه برای دستکشیدن از جنگ و پیوستن به روند صلح باشد. با آنکه طالبان تا اکنون حاضر به مذاکره رو در رو با حکومت افغانستان نشده است، اما با توجه به شرایط کنونی، این امر بهدور از امکان نیست. به نظر میرسد طالبان تمایل دارد تا با حکومت افغانستان مذاکره کند، اما در پی امتیازگیری و دریافت چراغ سبز جدی از سوی حکومت است تا بر سر میز مذاکره مستقیم حاضر گردد.
آنگونه که گفته شد، اصل مذاکره هدفمند برای رسیدن به نتیجه، درپیشگیری همان روش برد- برد است که در آن باید هر دو طرف کوتاه آمده و منافعی را از دست بدهند تا توافق حاصل گردد و الا دست یافتن به موافقت ناممکن است. حکومت افغانستان و شهروندان این کشور که در قالب طیفهای مختلف موضعگیریهای متفاوتی داشتهاند، باید بدانند که ایدهآلگرایی و کشانیدن طالبان بدون انعطافپذیری و اصرار برسر حفظ تمامی داشتهها و ارزشها، روند صلح را با چالش جدی مواجه میسازد، چون اگر قرار باشد آنچه را طالبان در مخالفت با آن، سالهای سال جنگیدهاند، همچنان بدون اندک تغییر حفظ گردد، رفتن به مذاکره و قبولاندن این مسایل بالای طالبان ناممکن است و در نتیجه رسیدن به صلح بدور از امکان به نظر میرسد.
پس به این باور میرسیم که کمی از ایدهآلگرایی کوتاه باید آمد و برای رسیدن به صلح باید قربانی داد. این قربانی بدون تردید پذیرفتن بخشی از خواستههای طالبان و اعمال بعضی از تغییرات مورد نظر طالبان در نظام کشور خواهد بود. این قربانیها هرچه باشند، بهتر از تداوم جنگ و خونریزی و کشته شدن دهها هزار تن از سربازان نیروهای امنیتی و مردم ملکی کشور در نتیجه ادامه خشونتها هستند و در سوی دیگر طالبان نیز به این نتیجه قطعا رسیدهاند که از راه جنگ به پیروزی و دستیابی به خواستههایشان، نخواهد رسید و آنان نیز بدون تردید حاضرند بخشی از خواستههایشان را کنار بگذارند تا بتوانند از تلفات بیشتر نیروهایشان جلوگیری کرده و در رسیدن به توافق همکاری کنند.
بنابرین، رسیدن به صلح ممکن و میسر است، اما به شرط این که طرفین از انعطاف و خودگذری کار بگیرند و صادقانه در روند امتیازدهی و امتیازگیری پیش بروند تا این ملت رنجدیده و ستمکشیده، روی آرامش را ببینند.
26 دسامبر 2024
11 ژانویه 2025
31 ژانویه 2025
9 نوامبر 2024