ایجاد اختلاف و نفاقافگنی در میان جامعه، همیشه بهحیث ابزار بسیار کارآمد و موثر در جهت تضعیف جامعه، مورد استفاده قرار گرفته و توسط حلقات مغرض و عقدهای بهعنوان یک پروژه درازمدت و دوامدار در جریان قرار دارد. بسته به شرایط زمانی و مکانی حاکم بر جامعه، این پروژه با فراز و نشیب همراه بوده است. گاهی که قدرت و همبستگی اجتماعی در وضعیت بهتری قرار داشته، این روند با کندی و بهگونه محتاطانه بهپیش برده شده است، اما در زمانی که شرایط برای ایجاد چنددستگی مساعد بوده، این پروژه با شدت و حدت بیشتری دنبال شده است.
در حدود بیشتر از دو دهه گذشته، در حالی که کشور در شرایط جنگی قرار داشت و هویت ملی و اجتماعی جامعه در معرض خطر جدی قرار گرفته بود، عدهای معلومالحال، بهجای اینکه در کنار مردم و برای احقاق حقوق مردم مبارزه کنند، جانب دشمنان مردم را گرفتند و برای کسب امتیازهای مادی و بقای عمر سیاسی خویش دست به دامن کسانی زدند که هویت، حقوق و موجودیت مردم ما را رسما انکار میکردند و در هیچ عرصهای برای مردم ما جایگاهی را قایل نبودند. در آن زمان، تلاشهای بسیار زیادی صورت گرفت تا بههرشکل ممکن و با استفاده از هر ابزار ممکن، هستههای قدرت سیاسی، نظامی و اجتماعی مردم را آسیب بزنند و از میان بردارند، اما هر بار با واکنش گسترده مردمی روبرو گردیده و کنار زده شدند تا اینکه، انزوای سیاسی، افت شدید جایگاه اجتماعی و طردشدن از اجتماع و مناسبات سیاسی و اجتماعی را تجربه کردند و نتیجه خیانتهای خود را در کف دست خود دیدند و به گوشه انزوا رفتند.
در طول بیستسال گذشته اما، بهدلیل اینکه قدرت اجتماعی مردم تاحدی افزایش یافته بود و زمینه برای ابراز نظر و بحث و استدلال منطقی فراهم بود، نفاقافگنان در سایه قرار گرفته بودند و قادر به استمرار پروژه تخریب نبودند. دراین مقطع زمانی، شرایط بهگونهای بود که مردم با قدرت و توانی که داشتند، قادر بودند در صورت لزوم، حلقات مخرب و عقدهمند را که از گذشتهها تا آنزمان، با اعمال منفی و آسیبزننده، کارنامه سیاهی داشتند، بهدادگاه و محاکمه بکشانند و در قبال آنچه در برابر مردم و سرنوشت مردم انجام داده بودند، پاسخگو بسازند و به مجازات برسانند. اینگونه بود که حلقات مغرض در جریان این سالها، تبدیل به انسانهای مثبتاندیش گردیده بودند و برخلاف میلشان به ارزشها و باورهای مردم به ظاهر احترام داشتند و در ظاهر کار دست از اقدامات زیانبار برداشته بودند.
در حال حاضر که جامعه و مردم حال و روز خوبی ندارند و از چالشهای فراوانی رنج میبرند، افراد و گروههای مغرض و عقدهای، یکبار دیگر از گوشه انزوا بیرون خزیده و روند ایجاد چنددستگی، افزایش شکافهای اجتماعی و دامنزدن به اختلافات و مشکلات گذشته را در صدر برنامههایشان قرار دادهاند تا به اهداف پیدا و پنهانی که دارند دست یابند و چند روزی بر سر زبانها باشند.
همه میدانند که در شرایط کنونی که جامعه در حال فروپاشی است و تمرکز روی ایجاد و تقویت همبستگی اجتماعی، همپذیری و ایجاد تشکلهای مردمی در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم از ضرورتهای جدی و غیر قابل انکار جامعه بهشمار میرود، رفتن به گذشتههای تاریک و ایجاد فضای آکنده از اتهام، دروغپراکنی و توهین به ارزشهای سیاسی و اجتماعی شهروندان، بدون تردید یک امر منفی و مخرب است که میتواند تاثیرات ویرانگر و زیانباری زیادی را در درون جامعه از خود بهجا بگذارد.
سخن واضح و بدیهی این است که موفقیت در حوزه سیاست با تخریب و سیاهنمایی دیگران هرگز بهدست نمیآید. چنانچه عدهای این ترفند را سالیان سال به آزمون گرفتند ولی نه تنها هرگز به آنچه که میخواستند نرسیدند، بلکه خود را بیشتر از پیش به انزوا بردند. ارتقای جایگاه سیاسی و رسیدن به قدرت اجتماعی و سیاسی، تابع فاکتورها و عوامل بیشمار دیگری هستند که باید در مسیر موفقیت در نظر گرفته شوند.
رقابت سیاسی در واقع، رقابت بر سر بهدستآوردن دلهای شهروندان است و این مهم بهدست نمیآید مگر آنکه سیاستمداران، کارایی، شایستگی، خرد و تواناییشان را در عرصه خدمت مردم و راضی ساختن شهروندان به وسیله برآوردهساختن خواستهای آنان به اثبات برسانند تا مورد قضاوت و داوری افکار عمومی قرار بگیرند و مردم بر اساس معیارهایی که در نظر دارند، تصمیم بگیرند که چه کسی را بهعنوان رهبر و یا نمایندهشان در حوزه سیاست برگزینند و به او اعتماد کنند.
بنابراین، کسب مشروعیت مردمی و بهبود پایگاه اجتماعی از طریق تخریب رقبای سیاسی هرگز ممکن و میسر نیست، بهدلیل اینکه مردم و شهروندان با شعور اجتماعی و سیاسیای که دارند، بهعنوان نظارتکنندگان اجتماعی، تمام مسایل را زیر نظر دارند و برخورد، رفتار، افکار و عملکرد تمامی سیاستمداران را در زیر ذرهبین قرار میدهند و قادرند تا حد زیادی سیاست و سیاستمدار را بشناسند و مورد قضاوت قرار دهند. مردم بهخوبی میتوانند تشخیص دهند که چه کسانی در گذشته چه کارهایی – مثبت و منفی – برای جامعه انجام دادهاند. آنان میدانند و به یاد دارند که سیاستمداران گذشته و حال چه کارنامهای را با خود حمل میکنند و چه اهدافی را برای خود و یا مردم دنبال مینمایند. در نتیجه مردم و افکار عمومی بهسادگی میتوانند عناصر مخرب و زیانبار را شناسایی نموده و با خالیساختن اطرافشان، آنان را از حوزه سیاست و اجتماع طرد کرده و به عمر سیاسیشان پایان دهند.
اشتباه بزرگ و فاحش دیگری که بعضی از سیاستمداران مرتکب میشوند، این است که برای نزدیکشدن به حلقه قدرت و رسیدن به امتیاز و کرسی، به مردم خود پشت میکنند و به تخریب آنان دست میزنند، غافل از آنکه هر عقل سلیمی میتواند به این نتیجه برسد که آنکه مردم خود را رها کرده و حاضر است برای دستیافتن به قدرت و امتیاز مادی، از آنان بگذرد، ارزش حمایتکردن را ندارد، زیرا مورد اعتماد نیست و میتواند بهسادگی خیانت بزرگی را مرتکب شود. از سوی دیگر، کسی که در میان مردم خود جایگاهی ندارد و از پایینترین میزان مشروعیت مردمی بیبهره است، هرگز نمیتواند راهی بهسوی رسیدن به قدرت برای خود باز نماید.
عاقلانه و خردمندانه آن است که حلقه تخریب و توطئه، بههوش آیند و بیشتر از این در پی تضعیف بنیانهای جامعه نباشند. آنان باید به این درک برسند که اگر توانی در وجودشان باقی مانده است، باید در مسیر درست و مثبت مورد استفاده قرار گیرد تا گرهی از مشکلات مردم را بگشایند و ذرهای از مصیبتها و دردهای آنان بکاهند. تنها با درپیشگرفتن این سیاست است که هم رسالتشان در قبال مردم را انجام میدهند و هم از مسیر درست، جایگاهشان در میان مردم را بهبود میبخشند. ضربالمثل «هم خدا و هم خرما» همین است.
15 نوامبر 2024
30 نوامبر 2024
1 دسامبر 2024
9 نوامبر 2024