محمدزمان سیرت، دانشآموخته فلسفه و جامعهشناسی
از تروریستها متنفرم! نفهمیدم آن ها چگونه انسانهایی هستند؛ آنها همواره از انتحار، انفجار و آدمکشی سخن میگویند و از تمام هستی شان برای رسیدن به حوریان بهشتی میگذرند. آنها برای این که همه انسانها امنیت شغلی، آزادی، حقوق برابر، توسعه و پیشرفت، کرامت، مصئونیت و آیندهای روشن نداشته باشند میجنگند.
آنها میگویند که در دنیا پیشرفت وجود نداشته باشد، دزدی و چپاول در جامعه از بین نرود و همه آدمکش باشند. آنها میگویند در بحران کرونا، هیچ خانوادهای زنده نماند، کسی سیر نشود و کودکان در لابهلای آشغالها بخوابند، کار کنند، اسلحه بهدست گیرندو باید به زور و زیرسن ازدواج کنند. آنها در مقابل استثمار مبارزه نمیکنند، برای این که انسانها حقشان را بگیرند شانهبهشانه انسانها نمیجنگند و بخاطر آزادی و رهایی دیگر انسانها جانشان را فدا نمیکنند. تروریستها برای همه خدمات رایگان مرگ میخواهند و نمیتوانند بپذیرند که آموزش و تحصیل رایگان باشد، اما میخواهند که هیچکسی تعلیم نیابد و تحصیل نکند. برای همین، آنها مکاتب، مدارس، مراکز آموزشی و دانشگاهها را آتش میزنند.
گروههای تروریستی، بین انسانها به خاطر قتل و گردنزدن فرقی قائل نیستند؛ هزاره، پشتون، تاجیک، ازبک، ترکمن، سیک، سیاه، سفید، سرخپوست، سنی، شیعه، هندو و …هیچ فرقی از دید آنها ندارند. همه را میکشند و برابری را برای همه در مرگ میخواهند. بدین ترتیب آنها به انسان به دلیل انسان بودنش هیچ ارزشی قائل نیستند.
آدمکشان تروریست، طبیعت را دوست ندارند و حتی برای تخریب طبیعت نیز مبارزه میکنند؛ آنها در مقابل کسانی که بخاطر پول و ثروت طبیعت را از بین میبرند سرخم میکنند و هوا و طبیعت پاک را برای تمام انسانها نمیخواهند. این افراد و گروهها در مقابل دزدی، سواستفادهها، رشوه و غارت حق مردم توسط صاحبان قدرت، مبارزه نمیکنند و در مقابل ظلم به مردم، جبهه نمیگیرند، بلکه جبههای برای ظلم میسازند. از همین رو، دشمن مردم هرچقدر هم که ضعف باشد، آنها بدون هیچ محاسبهای با او همدست میشوند؛ اگرحتی به قیمت جانشان تمام شود. آنها مردم را میکشند، به جنگ «بلی» میگویند و مخالف هرگونه صلح در کشورها هستند. عمال تروریزم، نوکر سرسخت امپریالیزم هستند؛ آنها میگویند جنگ را به امر دین به راه میاندازیم ولی در جنگ دین، مردم فقیر و زحمتکش باید جانشان را از دست بدهند و به جنگ «بلی» میگویند چون در جنگ دین، کودکان قتلعام میشوند. تروریستها خواهان یک امارت اسلامی، پایان جنگ در جهان، دوستی و آشتی مردم و یک زندگی انسانی برای تمام مردم دنیا نیستند. آنها میجنگند، آدم میکشند و خون میریزند تا جهنمی که دین برای مردم تحت ستم و رنج ساخته را به جهنمی سوزانتر مبدل سازند. باور این خونخواران بر این است که تروریستهای نیکتاییپوش با استثمار مردم رنجکشیده، دنیا را بر مردم جهنم نکردهاند و با حاصل قتل مردم جهان برای خود بهشت نساختهاند. عاملان کشتار و ترور میخواهند که دنیا برای همه انسانها جهنم باشد، زیرا به زعم آنها، همه ما برابر نیستیم و برای همین باید بجنگیم. آنها میگویند بیایید همه با هم دنیایی خرابه بپا کنیم، آیندهای پر از گرسنگی و ستم داشته باشیم و جهانی بسازیم که زنان بخاطر سیر کردن شکمشان مجبور به تنفروشی باشند، حکومت خائن به مردم و دولت امارت اسلامی باشد، مردم باید برای آینده خود تصمیم نگیرند و زن و مرد باید برابر نباشند. آنها میگویند که اگر تعطیلی کارها، گرفتن نان و سلب آزادی و برابری مردم، وطن سازی است، ما خادمین وطنیم، زیرا میدان جنگ داریم و تمام دنیا بهخصوص افغانستان میدان جنگ ماست!
برای همه اینها از تروریستها متنفرم!
تروریستها میگويند که اعدام و سنگسار بايد باشد، تمام ملل بايد از حق برابر برخوردار نباشند، «قطعه سرخ» بايد باشد، زندان و زندانی بايد باشد، توليد برحسب سود باشد، توليد گروهی و فردی است و مالکيت نيز بايد گروهی و فردی شوند.آنها میگويند سرمايه در جهان متعلق به کسی است، یعنی متعلق به امیر روی زمين میباشد، آنها میخواهند تا سرنگونی تمام انسانهای وطنپرست در جهان همه تروریستان بايد مسلح باشند، تمام کارخانهجات سلاحهای جهان بايد آماده فیر گردند، مردم بايد تیرباران شدن و ذبح شدن خود را با هم تلفيق کنند و يکی بدون ديگری يعنی هيچ! ترورگران، معتقد هستند که روشنفکران در هر لباسی دشمن تروریستان هستند و برای جلوگیری از کشتار وارد مبارزه میشوند. بر بنیاد اندیشه آنها، به رسانهها و جامعه مدنی اعتماد نباید کرد. حلقات تروریست، میگویند که قاتلان و آدمکشان احتياجی به رهبر و پيشوا دارند.
با این همه، واقعا دیگر اندیشه طالبانی که از زندان آزاد میشوند، دیگر بوی تعفن نمیدهد؟ واقعا ما با اینگونه انسانها که فقط پوست انسان بر چهره و لباس آن را بر تن دارند میخواهیم صلح کنیم؟ رهایی این جانیان واقعا منطقی است؟ فقط در یک جمله پاسخ باید گفت: از تروریستها تنفر باید داشت و من از آنان متنفرم!
3 آگوست 2024